گذشتهی ساده:
coruscatedشکل سوم:
coruscatedسومشخص مفرد:
coruscatesوجه وصفی حال:
coruscatingتابیدن، برق زدن، درخشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The stars began to coruscate in the night sky, creating a dazzling display.
ستارهها در آسمان شب شروع به درخشیدن کردند و نمایش خیرهکنندهای ایجاد کردند.
Fireflies began to coruscate in the warm summer air, lighting up the garden.
کرمهای شبتاب در هوای گرم تابستان شروع به تابیدن کردند و باغ را روشن کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coruscate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coruscate