Disgusted

dɪsˈɡʌstɪd / / dɪz- dɪsˈɡʌstɪd / / dɪz-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    disgusts
  • وجه وصفی حال:

    disgusting
  • صفت تفضیلی:

    more disgusted
  • صفت عالی:

    most disgusted

معنی

C1
متنفر، بیزار، سیر، ملول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disgusted

  1. adjective sickened; offended
    Synonyms: abhorred, appalled, displeased, fastidious, fed up, full up, grossed out, had bellyful, had enough, had it, nauseated, nauseous, outraged, overwrought, queasy, repelled, repulsed, revolted, satiated, scandalized, sick, sick and tired of, sick of, squeamish, teed off, tired, turned off, unhappy, up to here, weary
    Antonyms: attracted, delighted, desirous, happy, pleased

ارجاع به لغت disgusted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disgusted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disgusted

لغات نزدیک disgusted

پیشنهاد بهبود معانی