همچنین میتوان از off and on نیز استفاده کرد.
گاهگداری، برخی اوقات، گاهی، گهگاه، گاهوبیگاه، هرازگاهی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She works on and off at the café while pursuing her studies.
علاوهبر ادامهی تحصیل، او گاهگداری در کافه نیز کار میکند.
He has played the guitar on and off since he was a teenager.
او از دوران نوجوانی بهصورت گاهوبیگاه گیتار نواخته است..
I’ve been exercising on and off lately, but I really want to make it a regular habit.
من اخیراً هرازگاهی ورزش کردهام، اما واقعاً میخواهم آن را به یک عادت همیشگی تبدیل کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «on and off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-and-off