فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Slung

slʌŋ slʌŋ

سوم‌شخص مفرد:

slings

وجه وصفی حال:

slinging

معنی

adjective

(زمان ماضی فعل sling )، پرتاب‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slung

  1. verb to suspend
    Synonyms:
    suspended hung dangled depended raised hoisted swung weighted
  1. verb to throw
    Synonyms:
    thrown tossed sent cast fired pitched flung hurled chucked launched dashed shot darted hove shied hurtled

ارجاع به لغت slung

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slung» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slung

لغات نزدیک slung

پیشنهاد بهبود معانی