جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 9)
بافتزاد
بافتزاد کردن
بافتگی در هم
بافتن
بافتن با دستگاه بافندگی
بافتن باترکه
بافتن ژاکت پشمی
بافتن گل و شاخ و برگ به هم
بافتن گیسو
بافتنی
بافته
بافته حصیری
بافته شده از نخ پنبه ای
بافر
بافشار بیرون جهیدن
بافصاحت
بافندگی
بافندگی کردن با دو میله
بافنده
بافه
بافه گندم
بافهم و شعور
باقاعده
باقر
باقرقره
باقلا
باقلا گرمک
باقلامصری
باقلوا
باقی
باقی آوردن
باقی دار
باقی گذاردن
باقی گذاشتن
باقی ماندگان
باقیددوفوریت
باقیماندن
باقیماندن به صورت خوابیده
باقیماندن شغل
باقیماندن محل
باقیمانده
باقیمانده کالا
باقیمانده ناقص
باک
باک چوی
باک داشتن
باکار
باکارا
باکتری
باکتری بیماری زا
باکتری شناسی
باکتری کش
باکران
باکرگی
باکره
باکسی دوست شدن
باکسی طرف شدن
باکفایت
باکله
باکم رویی
باکوس
باکولیس سنجیدن
باگاژ
باگاژ کردن
باگذشت
باگری
بال
بال بال زدن
بال بال زنان
بال بند کردن
بال پرنده را بستن
بال پرنده را چیدن
بال را زخمی کردن
بال رس
بال زدن
بال زدن درجا
بال زننده
بال زنی
بال مانند
بال میز میزهای تاشو
بال و پر
بال واره
بال ها را بر هم زدن
بال هواپیما
بالا
بالا آمدن
بالا آمدن و اطراف را گرفتن
بالا آوردن
بالا آوردن آبگونه با تلمبه
بالا اشتراک
بالا انداختن
بالا بردن
بالا بردن اجاره
بالا بردن با پله برقی
بالا بردن با جک
بالا بردن با زحمت
بالا بردن با طناب
بالا بردن به سرعت
بالا بردن بیش از حد
بالا بردن قیمت
بالا بردن قیمت و ارزش
بالا بلند
بالا بود
بالا پایین
بالا پراندن
بالا دادن
بالا رتبه
بالا رفتن
بالا رفتن ارزش و قیمت
بالا رفتن از
بالا رفتن از پلکان
بالا رفتن از کوه
بالا رفتن با پله برقی
بالا رفتن با سختی
بالا رفتن با شتاب
بالا رفتن به سختی از
بالا رفتن به سرعت
بالا رفتن قیمت و ارزش
بالا رفته
بالا رونده
بالا روی
بالا روی قیمت و مزد
بالا زدن
بالا سری ها
بالا کردن
بالا کش
بالا کشیدن
بالا کشیدن از راه بینی
بالا کشیدن اموال
بالا کشیدن با طناب
بالا کشیدن پول
بالا کشیدن خود روی بارفیکس
بالا گرفتن
بالا گرفتن جنگ و آتش سوزی
بالا گرفتن شهرت
بالا گرفتن قیمت
بالا گرفتن کار و بار
بالا گرفتن کار و کاسبی
بالا محله
بالا نویس کردن
بالا و پایین بردن
بالا و پایین پریدن
بالا و پایین پریدن حین حرکت
بالا و پایین رفتن
بالا و پایین رفتن با سرعت
بالا و پایین رفتن حین حرکت
بالا و پایین روی
بالا و پایین کردن
بالابان
بالابر
بالابر سوپاپ
بالابری
بالابری عمل
بالابند
بالاپوش
بالاتر
بالاترین
بالاترین حد
بالاترین درجه
بالاترین درجه دانشگاهی
بالاترین رتبه نظامی
بالاترین مرتبه
بالاترین مرحله
بالاترین موقعیت
بالاترین نقطه
بالاتفاق
بالاتنه
بالاتنه پیراهن
بالاتنه پیراهن زنانه
بالاخانه
بالاخانه انبار
بالاخانه چشم اندازدار
بالاخره
بالاخص
بالادست
بالادستی
بالار
بالارو
بالارود
بالارونده
بالاستقلال
بالاسر
بالاسری
بالاسوی
بالاقتضا
بالاکراه
بالاکش
بالاکشی
بالاگر
بالالایکا
بالانس
بالانس چرخ ها
بالانس زدن
بالانس کردن چرخ ها
بالانشین
بالانفراد
بالای
بالای بادبان ها
بالای بام
بالای پلکان
بالای سر ما
بالای شهر
بالای غیرتتان
بالای هدف را زدن
بالایه
بالایی
بالبداهه
بالبدیهه
بالت
بالتمام
بالتیمور
بالجمله
بالچه مانند
بالدار
بالدارکردن
بالدست
بالذات
بالرین
بالزاک
بالست
بالسر
بالسویه
بالش
بالش بادی
بالش دار کردن
بالشت
بالشتک
بالشتک چوبی زیر ساطور
بالشتک سوزن
بالشتک مار
بالشچه
بالصراحه
بالضروره
بالطبع
بالطبیعه
بالعکس
بالغ
بالغ شدن
بالغ شدن بر
بالغ شدن به
بالغ شونده
بالغ کردن
بالغ و مکلف اعلام کردن
بالفرض
بالفعل
بالقوه
بالقوه بودگی
بالک
بالک کردن
بالکن
بالکن دراز و باریک
بالکن فوقانی
بالگرد
بالله
بالماسکه
بالمره
بالمشارکه
بالمشافهه
بالمعاینه
بالمناصفه
بالمواجهه
بالن
بالنتیجه
بالندگی
بالنده به خود
بالنسبه
بالنگ
بالنگو
بالنها
بالوراثه
بالون مانند
باله
باله دار
باله صدری
باله ماهی
بالی
بالیت و لعل
بالیتی
بالیدگی
بالیدن
بالیدن به خود
بالیده
بالیده شدن
بالیستیک
بالین
بالین شناس
بالین مرده
بالین ورز
بالین ورزی
بالین ورزی کردن
بالینی
بام
بام باغچه
بام پا اسبی
بام پوش سربی
بام جوی
بام دار کردن
بام دو شیب
بام ساخته شده از پوشال
بام ساخته شده از ماشوره
‹
1
2
...
6
7
8
9
10
11
12
...
39
40
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
zaftig
yup
yuk
yourself
yep
wreckage
wreak havoc
wormy
workbench
woeful
woe
within
why not
we
WBU
تراس
بیماری
تلویزیون
جبران کردن
دنده
دخترعمه
دقیق
دیوانه
تختخواب
زالزالک
رعایت کردن
زگیل
سال کبیسه
سرب
سرنگ