جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 11)
بچه شپش
بچه شر
بچه شیرخواره
بچه شیری
بچه شیطان
بچه شیطان و بی ادب
بچه عقاب
بچه عوضی
بچه غاز
بچه قصدی
بچه قو
بچه کاشتن
بچه کبوتر
بچه کجینه پوش
بچه کردن
بچه کرمو
بچه کش
بچه کشی
بچه کوچک
بچه کوچه گرد
بچه کودکستانی
بچه گاو
بچه گربه
بچه گربه ها
بچه گستاخ
بچه گوزن
بچه گوسپند
بچه گهواره ای
بچه لوس
بچه مار ماهی
بچه مانند
بچه ماهی
بچه مچه
بچه محل
بچه نگهدار
بچه ننه
بچه نهنگ
بچه وزغ
بچه ها
بحار
بحبوحه
بحبوحه جوانی
بحث
بحث آفرین
بحث انگیز
بحث پذیر
بحث داغ
بحث سر هیچ و پوچ
بحث کردن
بحث کننده
بحث گر
بحث منطقی
بحث میزگرد
بحث نشده
بحث و بررسی جوانب
بحث و تعمق
بحث و شور
بحر
بحر احمر
بحر المیت
بحر پیما
بحر تفکر
بحر خزر
بحر لوط
بحر محیط
بحرالجزایر
بحرالعلوم
بحران
بحران آمیز
بحران اقتصادی
بحران زدائی
بحران میانسالی
بحران هویت
بحرانی
بحری
بحرین
بحق
بحل
بحل کردن
بحمد الله
بحور
بخار
بخار آب
بخار بیرون دادن
بخار تولید کردن
بخار دار
بخار دود مانند
بخار دهنده
بخار زا
بخار زمین
بخار شدن
بخار صادر کردن
بخار عفن
بخار فشانی
بخار گرفتن
بخار نامرئی
بخارآلود
بخارا
بخارافشان
بخارافکن
بخارپز
بخارپز کردن
بخارساز
بخارسان
بخارست
بخارسنج
بخارکردن
بخارکش
بخارمانند
بخاری
بخاری پاک کن
بخاری تو دیواری
بخاری دیواری
بخاری کوچک
بخاطردار
بخاو
بخت
بخت آزمایی
بخت آمیز
بخت آور
بخت بد
بخت برگشته
بخت پنجاه درصد
بخت خوب
بخت سنج
بخت وار گزیدن
بختامد
بختانه کردن
بختک
بختکی
بختوار
بختی
بختی کردن
بختیار
بختین
بخچه
بخر و ببر
بخر و بپوش
بخرد
بخردانه
بخردی
بخس
بخسودن
بخسیدن
بخسیده
بخش
بخش آخر
بخش آگهی های دفتر تلفن
بخش آوازی قطعه موسیقی
بخش آویخته
بخش اصلی
بخش اصلی اتهام
بخش اصلی جوک
بخش اصلی شکوائیه
بخش اصلی شوخی
بخش اصلی و افقی پل
بخش اضافی میزهای تاشو
بخش اعدامی ها در زندان
بخش افزوده به روزنامه
بخش افزوده شده
بخش انحنادار در طناب و کابل
بخش باد به زن مانند
بخش باریک هر چیز
بخش بالایی
بخش بالایی پیراهن زنانه
بخش بخش
بخش بخش بودن
بخش بخش سازی
بخش بخش کردن
بخش برآمده ساختمان
بخش برجسته بین دو صندلی جلو
بخش برداری
بخش برنامه
بخش بری
بخش بعدی
بخش بعدی داستان
بخش بعدی فیلم
بخش بندی کردن
بخش به خصوصی از علم حقوق
بخش بی ارزش
بخش بی درخت
بخش بیرونی زمین بازی
بخش بیهوده
بخش پاره شده و آویخته جامه
بخش پایانی
بخش پایانی هر چیز
بخش پایین تیر کشتی
بخش پایین چیزی
بخش پایین دیرک
بخش پایین دیوار
بخش پذیر
بخش پذیری
بخش پر نورتر
بخش پرپشم دم
بخش پرچ شده میخ
بخش پس گشتی
بخش پشتی
بخش پهن
بخش پهن و کلفت هر چیز
بخش پیشین
بخش پیشین و بالایی پیش بند
بخش پیشین و بالایی روپوش
بخش تراشیدنی سر
بخش توقف ممنوع
بخش جراحی
بخش جلو پرده
بخش جلو ساختمان
بخش جلو صحنه
بخش جلوی نت
بخش جلویی
بخش چرخنده
بخش چمن زنی نشده
بخش حذف شده
بخش خارج از آب
بخش خارج از خاک
بخش خارج از شهر
بخش خبرهای شهری
بخش خصوصی
بخش خلفی
بخش درخشان
بخش درونی
بخش راست
بخش ریز بخش شده
بخش زائد
بخش زایمان
بخش زیرین
بخش سازهای ضربی
بخش سفید
بخش سفید چشم
بخش سی سی یو
بخش شدن
بخش شدن به
بخش شده
بخش شل در طناب و کابل
بخش شمال غربی
بخش شمالی ایالت
بخش شمالی سرزمین
بخش شمالی کشور
بخش ضمیمه ساختمان
بخش عریض برای توقف اضطراری
بخش عریض جاده
بخش عقب چیزی
بخش عمده
بخش عمده هر چیز
بخش عمود بر درازا
بخش عمود پله
بخش غذا
بخش فرعی
بخش فوقانی
بخش فوقانی استخوان دماغ
بخش قدامی
بخش قوسدار کفش
بخش کثیف هر چیز
بخش کردن
بخش کردن به اجزای کوچک
بخش کردن به قطعات
بخش کردن به مبالغ
بخش کلفت هر چیز
بخش کلیسایی
بخش کمکی
بخش کوچک هر چیز
بخش کوچکی از گزارش
بخش کوچکی از مقاله
بخش کوچکی ازکتاب
بخش گرد و توخالی
بخش لازم
بخش ماشین رو جاده
بخش ماشین رو خیابان
بخش مرکزی شهر
بخش مسکونی شهر
بخش مکنده تلمبه
بخش مکنده دهان زالو
بخش مندرس
بخش مهیج فیلم
بخش مهیج نطق
بخش میان خط سرویس و نت
بخش میانی
بخش میانی رویه کفش
بخش میانی زمین
بخش ناپذیر
بخش ناپیدای صحنه
بخش نخستین عشای ربانی
بخش نرم و آسیب پذیر
بخش نیمه تاریک
بخش ویژه
بخش های اسقاط شده
بخش های چوبی ساختمان
بخش های حیاتی هر چیز
بخش های مجزا شدنی هر چیز
بخش یاب
بخش یاب شدن
بخش یخ زده
بخشایتدگی
بخشایش
بخشایندگی
بخشاینده
بخشدار
بخشش
بخشش پاداش
بخشش خطا
‹
1
2
...
8
9
10
11
12
13
14
...
39
40
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
zaftig
yup
yuk
yourself
yep
wreckage
wreak havoc
wormy
workbench
woeful
woe
within
why not
we
WBU
تراس
بیماری
تلویزیون
جبران کردن
دنده
دخترعمه
دقیق
دیوانه
تختخواب
زالزالک
رعایت کردن
زگیل
سال کبیسه
سرب
سرنگ