Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • جست‌وجو
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید اطلاعات بیشتر
    • نرم‌افزار iOS اطلاعات بیشتر
  • راهنما
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • لغات جست‌وجو شده
  • وبلاگ
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ح" (صفحه 2)

  • حبوب
  • حبوبات
  • حبه
  • حبه انگور
  • حبه ای
  • حبه شدگی
  • حبه قند
  • حبیب
  • حبیب الله
  • حبیبه
  • حتم
  • حتم داشتن
  • حتم کردن
  • حتما
  • حتمی
  • حتمی الوقوع
  • حتمی کردن
  • حتمیت
  • حتی
  • حتی الامکان
  • حتی القوه
  • حتی المقدور
  • حتی به خواب هم دیده نشده
  • حج
  • حجاب
  • حجاب حاجز
  • حجاب دار
  • حجاب دوجداره زنان
  • حجاب را رعایت کردن
  • حجار
  • حجاری
  • حجاری کردن
  • حجاز
  • حجام
  • حجامت
  • حجامت کردن
  • حجب
  • حجب آفرین
  • حجب و حیا
  • حجت
  • حجت آوردن
  • حجت الاسلام
  • حجر
  • حجر رملی
  • حجر سیلان
  • حجرالاسود
  • حجرالبرق
  • حجرالدم
  • حجرالرحمن
  • حجرالطور
  • حجرالقمر
  • حجرالنور
  • حجرالیهود
  • حجرک
  • حجروی
  • حجره
  • حجره انقباض
  • حجره گرزن
  • حجره نشین
  • حجرهی وصل به کلیسا
  • حجری
  • حجله
  • حجم
  • حجم گری
  • حجیم
  • حجیم شدن
  • حجیم کردن
  • حد
  • حد اعلا
  • حد اعلی
  • حد ترخص
  • حد ترخیص
  • حد زدن
  • حد شکنی
  • حد غایی
  • حد کمال
  • حد متوسط
  • حد مجاز
  • حد معین
  • حد نساب
  • حد نصاب
  • حد نهایی
  • حد و حصر
  • حد و مرز تعیین کردن
  • حد واسط
  • حد وسط
  • حد وسط تعیین کردن
  • حدائت
  • حداقل
  • حداقل اعضای لازم برای رسمیت جلسه یا حد نصاب
  • حداقل دستمزد
  • حداقل لازم
  • حداکثر
  • حداکثر استفاده را بردن
  • حداکثر ظرفیت
  • حداکثر عمر هر فرد
  • حداکثر قیمت ها
  • حداکثر مقدار
  • حدبه
  • حدت
  • حدت توفان
  • حدت یافتن به سرعت
  • حدث
  • حدس
  • حدس بعید
  • حدس درست
  • حدس زدن
  • حدس زنی
  • حدس و قیاس
  • حدسا
  • حدسی
  • حدفاصل
  • حدقه
  • حدقه چشم
  • حدنصاب را شکستن
  • حدوث
  • حدود
  • حدود چیزی را معلوم کردن
  • حدود و ثغور
  • حدود و ثغور چیزی را تعیین کردن
  • حدود و چگونگی حکومت
  • حدودا
  • حدیث
  • حدید
  • حدیده
  • حدیده کردن
  • حدیده کردن پیچ و مهره
  • حدیده گر
  • حدیقه
  • حذاقت
  • حذر
  • حذر کردن
  • حذر کردن از
  • حذر نکردنی
  • حذف
  • حذف به قرینه
  • حذف شدگی
  • حذف شدگی در متن
  • حذف کردن
  • حذف کردن از متن
  • حذف کردن بخش های خارج از نزاکت کتاب
  • حذف کردن مواد زائد
  • حذف کردن نوشته
  • حذف کردن واکه
  • حذف کردن هجا
  • حذف کننده
  • حذف میانی
  • حذف نشدنی
  • حر
  • حراج
  • حراج اثاثیه منزل
  • حراج اشیای خانگی
  • حراج چی
  • حراج خیریه
  • حراج کالای آسیب دیده در آتش سوزی
  • حراج کردن
  • حراج ملافه و رومتکایی و غیره
  • حراجگر
  • حراجی
  • حرارت
  • حرارت اتمی
  • حرارت بحرانی
  • حرارت به خرج دادن
  • حرارت خود را از دست دادن
  • حرارت خورشید
  • حرارت دادن
  • حرارت زیر صفر
  • حرارت سفید
  • حرارت شدید
  • حرارت عادی خون انسان
  • حرارت گرما
  • حرارت نهفته
  • حرارت و اشتیاق
  • حرارت و پشتکار
  • حرارتش خوابید
  • حرارتی
  • حراست
  • حراست کردن
  • حراست کردن از خطر
  • حراست منابع طبیعی
  • حراست نشده
  • حراست نگهداری
  • حراف
  • حرام
  • حرام اعلام کردن
  • حرام انگاری
  • حرام بودن
  • حرام خور
  • حرام سازی
  • حرام کردن
  • حرام گوشت
  • حرام لقمه
  • حرامزادگی
  • حرامزاده
  • حرامزاده اعلام کردن
  • حرامزاده خواندن
  • حرامزاده کردن
  • حرامی
  • حرب
  • حربا
  • حربائ
  • حربه
  • حربی
  • حرج
  • حرز
  • حرص
  • حرص زدن
  • حرف
  • حرف آخر
  • حرف آموز
  • حرف احمقانه
  • حرف احمقانه زدن
  • حرف اضافه
  • حرف الفبا
  • حرف الکی
  • حرف اندیشه نگار
  • حرف اول
  • حرف اول اسم
  • حرف با خود
  • حرف بچگانه زدن
  • حرف بد
  • حرف بزرگ
  • حرف بزرگ و ساده
  • حرف به حرف
  • حرف بی صدا
  • حرف بی معنی
  • حرف بی معنی زدن
  • حرف بی معنی و تظاهر آمیز
  • حرف بیجا
  • حرف بیهوده
  • حرف پراندن
  • حرف پرفیس و افاده
  • حرف پوچ
  • حرف پیش پا افتاده
  • حرف تحقیر آمیز
  • حرف تصویری
  • حرف تعریف
  • حرف تکراری
  • حرف تند
  • حرف تند و نامفهوم
  • حرف تود ماغی
  • حرف جدی
  • حرف چاپی
  • حرف چرند
  • حرف حساب زدن
  • حرف خارج از نزاکت
  • حرف خصومت آمیز هنگام عزیمت
  • حرف خود را تکرار کردن
  • حرف خودمانی
  • حرف در گوشی
  • حرف درآر
  • حرف درشت و سیاه
  • حرف دو پهلو
  • حرف دوازده پونتی
  • حرف دوم الفبای یونانی
  • حرف ربط
  • حرف ربط همپایه
  • حرف رد و بدل کردن
  • حرف رکیک
  • حرف ریز
  • حرف زدن
  • حرف زدن با اصرار درباره چیزی
  • حرف زدن با حرارت و لحن پندآمیز
  • حرف زدن با خودنمایی
  • حرف زدن با شتاب
  • حرف زدن با فضل فروشی
  • حرف زدن با هیجان
  • حرف زدن درباره گذشته ها
  • حرف زدن دیوانه وار با خود
  • حرف زدن مخالف چیزی
  • حرف زدن مصنوعی
  • حرف زدن موافق چیزی
  • حرف زدن میان حرف دیگران
  • حرف زشت
  • حرف زننده
  • حرف زور
  • حرف سر زبان ها
  • حرف شنو
  • حرف شنوی
  • حرف شنوی کردن
  • حرف صدادار
  • حرف عطف
  • حرف عوض کن
  • حرف کامپیوتری
  • حرف کسی را قطع کردن
  • حرف کوچک
  • حرف کودکانه
  • حرف گمراه کننده
  • حرف گوش کن
  • حرف مبتذل
  • حرف مشتری پسند
  • حرف معترضه زدن
  • حرف معرفه
  • حرف مفت
  • حرف مفت زدن
  • حرف مفت زن
  • حرف ناخوشایند
  • حرف نامربوط
  • حرف نامفهوم
  • حرف ندا
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • ›
  • مترجم متن آنلاین
  • دریافت نرم‌افزار اندروید
  • دریافت نرم‌افزار iOS
  • راهنما
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
  • قیمت‌ها
  • وبلاگ
  • لغت‌های تصادفی
  • نیکوکاری ۱۴۰۰
  • قوانین و مقررات
  • حریم خصوصی
  • تلفظ صوتی توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده است
  • دروازه پرداخت معتبر
  • فست دیکشنری در اینستاگرام
  • فست دیکشنری در توییتر
© 2007 - 2023 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.
منتخب بهترین نرم‌افزار iOS در جشنواره وب ایران برنده‌ی جایزه کاربردپذیری نرم‌افزار برتر اندروید از سوی کافه بازار