جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "د" (صفحه 17)
دفتر روزانه کشتی
دفتر روزانه کلانتری
دفتر روزانه هواپیما
دفتر روزنامه
دفتر رویدادهای روزانه
دفتر ریاست جمهوری
دفتر سررسید
دفتر سرمشق دار
دفتر سیاسی
دفتر صندوق
دفتر فروش بلیط
دفتر قاضی
دفتر گرته ها
دفتر مشق
دفتر منشی مطران
دفتر موجودی نقدی
دفتر نقاشی
دفتر وقایع
دفتر یادداشت
دفترچه
دفترچه انفرادی
دفترچه پس انداز
دفترچه چک
دفترچه خاطرات
دفترچه شناسانگر
دفترچه مالکیت اتومبیل
دفترچه مشق
دفترچه نقاشی
دفترچه وقایع روزانه
دفترچه یادداشت
دفترخانه
دفتردار
دفتردار مدرسه
دفتردار ناو
دفترداری
دفترداری دوبل
دفترک
دفترکار
دفترکپیه
دفترکل
دفتری
دفتریار
دفتنه
دفته
دفتین
دفتینه
دفرا
دفزک
دفع
دفع از بدن
دفع از موتور
دفع الوقت
دفع الوقت کردن
دفع الوقتی
دفع شدن
دفع شده
دفع عفونت
دفع کردن
دفع کردن از بدن
دفع کردن با جاخالی دادن
دفع کردن با فشار
دفع کردن به طور شدید
دفع کننده
دفعتا
دفعه
دفعه دیگر
دفعی
دفن
دفن زباله و آشغال در زیر خاک
دفن شدن
دفن کردن
دفیله
دفیله رفتن
دفینه
دق
دق الباب
دق الباب کردن
دق دق
دق دل
دق دل را خالی کردن
دق دلی
دق کردن
دق کردن از شدت علاقه
دقایق
دقت
دقت زیاد
دقت کامل
دقت کردن
دقمصه
دقه در موتور
دقه کردن
دقیق
دقیق انجام شده
دقیق در جزئیات
دقیق در مورد اخلاقی
دقیق و پایبند جزئیات
دقیق و پنهانی
دقیق و حساس
دقیق و صحیح
دقیق و ظریف
دقیق و عمیق
دقیق و کامل
دقیق و هشیار
دقیقا
دقیقانه
دقیقه
دقیقه شمار
دک
دک کردن
دک و پوز
دک و دنده کسی را خرد کردن
دک و دهن
دکان
دکان آهنگری
دکان دار
دکان داران
دکان داری
دکان سلمانی
دکان صحافی
دکان قنادی
دکان گل فروشی
دکان لبنیاتی
دکان مشروب فروشی بی جواز
دکان نبش خیابان
دکانش رازدند
دکتر
دکتر داروساز
دکتر طب
دکتر علفی
دکترا
دکتری
دکترین
دکر
دکرساز
دکستروز
دکل
دکل اصلی کشتی
دکل بالا در کشتی بادبان دار
دکل برق
دکل پرچم
دکل جرثقیل
دکل جلوی کشتی
دکل چاه نفت
دکل حفاری
دکل را خم کردن
دکل سوم کشتی
دکل کشتی بادبانی
دکل کشتی را جدا کردن
دکل و طناب و زنجیر در کشتی
دکلته
دکلچه در کشتی بادبانی
دکلمه
دکلمه پذیر
دکلمه کردن
دکلمه کردن به طور ناشیانه
دکمه
دکمه ای
دکمه بازنواخت
دکمه تنظیم کانون
دکمه چیزی را باز کردن
دکمه دار
دکمه دو سر
دکمه زنگ
دکمه سردست
دکمه سردست پیراهن مردانه
دکمه شلوار
دکمه فاصله در ماشین تحریر
دکمه فشاری
دکمه قابلمه ای
دکمه کردن
دکمه هسته خرمایی
دکمه یخه
دکوپاژ
دکور
دکوراتور
دکوراسیون
دکولته
دکه
دکه در ادارات
دکه در بازارهای مکاره
دکه روزنامه فروشی
دکه کتاب فروشی
دگر
دگر خود
دگر ریخت شدن
دگر ریخت کردن
دگر گشنگیری کردن
دگرآوایی
دگراندن جزئیات
دگراندیش
دگراندیش پذیری
دگراندیشی
دگربار
دگرباره
دگربود
دگرجایی
دگرجهانی
دگردیس
دگردیس پذیر
دگردیس شدن
دگردیس شدنی
دگردیس کردن
دگردیس کردنی
دگردیسگر
دگردیسی
دگرریخت
دگرریخت کردن
دگرریختی
دگرسان
دگرسان بودن
دگرسان پذیر
دگرسان پذیرانه
دگرسان پذیری
دگرسان سازی
دگرسان شدن
دگرسان شونده
دگرسان کردن
دگرسان گرای
دگرسانگر
دگرسانه
دگرسانی
دگرسانی کم
دگرسو کردن
دگرسوی کردن
دگرسویی
دگرسویی شدید جهت
دگرش
دگرش اندام
دگرش بسامد
دگرش پذیر
دگرش دامنه
دگرش ناپذیر
دگرش واکه
دگرشگر
دگرفام شدن
دگرفامی
دگرگرای
دگرگرایی
دگرگشن
دگرگشن کردن
دگرگشنی
دگرگون
دگرگون پذیر
دگرگون پذیری
دگرگون ساز
دگرگون شدگی
دگرگون شدن
دگرگون شدن تدریجی
دگرگون شده
دگرگون شونده
دگرگون کردن
دگرگون کردن به طور کامل
دگرگون گر
دگرگون ناپذیر
دگرگون نشدنی
دگرگونگاه
دگرگونی
دگرگونی بنیادی
دگرگونی پایا
دگرگونی پذیر
دگرگونی تدریجی
دگرگونی خواه
دگرگونی شدید
دگرگونی کامل
دگرگونی گشتاور
دگرگونی ناپذیر
دگرگونی ناگهانی احساسات
دگرگونی ناگهانی عقیده
دگرگونی و فاجعه عظیم
دگرگونی واکه ها
دگرگونی هوا
دگرگوهرش
دگرگوهرشی
دگرگوهریدن
دگرواره
دگرواری
دگره
دگل
دگما
دل
دل آزار
دل آزرده
دل آسا
دل آسایی
دل آشوب
دل آشوبه
دل از عزا درآوردن
دل ازچیزی کندن
دل افروز
دل افکار
دل انگیز
دل باختن
دل بخواه
دل بدست آوردن
دل بردن از
دل بستن
دل به حال کسی سوختن
دل به دریا زدن
دل به دریا زنی
دل به دریازن
‹
1
2
...
14
15
16
17
18
19
20
...
25
26
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
despite
deterrence
draw attention to
dysfunctional family
ebullience
eatable
coke
easter
educationist
eerie silence
contextualize
egregious
ridiculous
active
kir
بند انداختن
نی
افق
اطمینان
استنکاف
استمرار
استعداد
اسکورت کردن
ارتعاش
ارائه
آنالیز
اجازه
آغاز
آدینه
اسکیمو