جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ز" (صفحه 5)
زنا کردن با محارم
زنا کننده
زنار
زناشویی
زناشویی کردن
زناشویی مصلحتی
زناشویی میان نژادی
زناکار
زناکاری
زناکننده به عنف
زنان
زنان حرمسرا
زنان خانواده
زنان هرجایی
زنانگی
زنانه
زنانه دوز
زنانه-مردانه
زنای اقربا
زنای با محرم
زنای به عنف
زنای به عنف کردن
زنای محصنه
زنبر
زنبرک
زنبرکی فنری
زنبق
زنبق رشتی
زنبق زرد
زنبق سفید
زنبق وحشی
زنبل
زنبور
زنبور پرور
زنبور داری
زنبور زرد
زنبور سرخ
زنبور سیاه
زنبور طلایی
زنبور عسل
زنبور عسل نر
زنبوران کندو
زنبورخوار
زنبوردرشت
زنبورغله
زنبورک
زنبورکی
زنبوری
زنبوری شدن
زنبوری کردن
زنبه
زنبیل
زنج
زنجبیل
زنجبیل پرورده
زنجبیل سگ
زنجبیل شامی
زنجبیل مانند
زنجبیلی
زنجره
زنجیدن
زنجیدن از شدت درد
زنجیر
زنجیر اره
زنجیر باز کردن
زنجیر بکسل
زنجیر تانک و تراکتور
زنجیر تراکتور
زنجیر تزیینی بانوان
زنجیر ساعت جیبی
زنجیر کردن
زنجیر مساحی
زنجیر نشده
زنجیربرف
زنجیرخوشبختی
زنجیرراهداری
زنجیرکوچک
زنجیروار
زنجیرواری
زنجیره
زنجیره اتومبیل ها در مشایعت ها
زنجیره ای
زنجیره بلوکی
زنجیره پدیده ها
زنجیره پرتوزا
زنجیره ترافیک
زنجیره خوراک
زنجیره رویدادها
زنجیره غذایی
زنجیره کردن
زنجیره کوه
زنجیره نما
زنجیره نور
زنجیره واپاشی
زنجیره همراهان
زنجیری
زنخ
زنخآویز جانور
زنخدار
زنخدار ناجور
زنخدان
زنخی
زند
زند افسل
زند زیرین
زنداسفل
زنداعلی
زندان
زندان ابد
زندان اسیران در جنگ دوم جهانی
زندان انفرادی
زندان زیرزمینی
زندان شکنی
زندان صحرایی
زندان کردن
زندان گریزی
زندان مجرد
زندان یک نفری
زندانبان
زندانی
زندانی بودن
زندانی جنگ
زندانی خوش رفتار
زندانی سابق
زندانی سابقه دار
زندانی سازی
زندانی شدن
زندانی کردن
زندانیان هم زنجیر
زنداوستا
زندخوان
زندقه
زندگان
زندگانی
زندگانی کردن
زندگی
زندگی انگلی
زندگی بی دردسر
زندگی پر درد و مشقت
زندگی پر ریخت و پاش
زندگی پس از مرگ
زندگی جاودانه
زندگی خانگی و خانوادگی
زندگی خانوادگی
زندگی خصوصی
زندگی خود را گذراندن
زندگی روستایی
زندگی روستایی کردن
زندگی رهبانی
زندگی زناشویی
زندگی شهری
زندگی شیک و پر تجمل
زندگی عشقی و جنسی
زندگی کردن
زندگی کردن با هم بدون ازدواج
زندگی کردن در سوراخ
زندگی گیاهی
زندگی مانند
زندگی مرگ مانند
زندگینامه
زندگینامه شخصی
زنده
زنده آور
زنده باد
زنده باد گفتن
زنده باد!
زنده بادا
زنده بر
زنده بری
زنده بری کردن جانوران
زنده بودن
زنده چوب
زنده دل
زنده دل بودن
زنده دلی
زنده شدن
زنده کردن
زنده کردن حافظه
زنده کردن خاطره
زنده کردن دوباره در خاطره
زنده کردن مجدد
زنده گذار
زنده ماندن
زنده ماندنی
زنده مانده
زنده نگهداشتن
زنده نما
زنده و باروح
زندی
زندیق
زندیک
زنسان
زنسانی
زنش
زنکه
زنگ
زنگ آهنی
زنگ اخطار
زنگ بویه
زنگ تفریح
زنگ خطر
زنگ خطر آتش سوزی
زنگ دار
زنگ در
زنگ در دم مار زنگی
زنگ دیس
زنگ زدگی
زنگ زدن
زنگ زده
زنگ زده شدن
زنگ زن
زنگ زننده
زنگ ساعت دیواری
زنگ سیاه
زنگ صدا
زنگ فلز
زنگ گیاهی
زنگ مس
زنگ ناپذیر
زنگ نزن
زنگ ها
زنگار
زنگار گرفته
زنگارگون
زنگارگون کردن
زنگارمس
زنگاری
زنگال
زنگال کفش
زنگبار
زنگبال
زنگوله
زنگوله ای
زنگوله دور گردن گاو
زنگی
زنگیدن
زنندگی
زننده
زننده از نظر اخلاقی
زننده چوب
زننده شلاق
زنودن
زنوفن
زنون
زنویه
زنوییدن
زنه
زنهار
زنهار دادن
زنهاراگر
زنهارخواستن
زنهارگاه
زنی
زنیان
زنیت
زو
زوائد
زوائد درون شکم جانور ذبح شده
زوار
زوار در رفته
زوارمکه
زوال
زوال آفرین
زوال پذیر
زوال عقل
زوایا
زوایای متمم
زوایای مجاور
زوایای مکمل
زواید
زوبین
زوبین پراندن
زوبین سر
زوبینچه
زوج
زوجه
زوجه پادشاه
زوجه مانند
زوجه مسافرخانه چی
زوجیت
زوجین
زود
زود آزرم
زود آسیب
زود آشنا
زود اشک
زود اعتماد
زود افروز
زود انجامی
زود انگیختگی
زود انگیخته
زود انگیز
زود باشد
زود باشید
زود باور
زود باورانه
زود باوری
زود بودن
زود بیمار
زود پذیر
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی