Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 9)

  • پرش به طول
  • پرش سه گام
  • پرش طول
  • پرش طولی
  • پرش عضله
  • پرش کردن
  • پرش کننده
  • پرش کننده با نیزه
  • پرشتاب
  • پرشتاب و به هم ریخته
  • پرشر و شور
  • پرشقاوت
  • پرشکنج
  • پرشکوفه
  • پرشکوه
  • پرشگاه
  • پرشگاه اسکی
  • پرشگر
  • پرشمار
  • پرشور
  • پرشور شدن
  • پرشور کردن
  • پرشور و آشوب
  • پرشور و احساسات
  • پرشور و تشنج
  • پرشور و حرارت
  • پرشور و شر
  • پرشور و شعف
  • پرشور و شوق
  • پرشور و نشاط
  • پرشور و هیجان
  • پرشوری
  • پرشوق و ذوق
  • پرشوکت
  • پرشهوت
  • پرشیار
  • پرشیب
  • پرشید
  • پرشیدگی
  • پرشیله پیله
  • پرشیوه
  • پرصخره
  • پرصداقت
  • پرطاقت
  • پرطاقتی
  • پرطراوت
  • پرطرفدار
  • پرطمطراق
  • پرطنطنه
  • پرطنین
  • پرطنین و ژرف
  • پرطنینی
  • پرطول
  • پرطول و تفضیل
  • پرظرفیت
  • پرعاطفه
  • پرعتاب و خطاب
  • پرعضله و غضروف
  • پرعظمت
  • پرعقل
  • پرعناد
  • پرغلغله
  • پرغم و غصه
  • پرغوغا
  • پرغیرت
  • پرفتوت
  • پرفتوح
  • پرفراژ
  • پرفراژ کردن
  • پرفروش ترین
  • پرفروش ترین کتاب
  • پرفسورمآب
  • پرفشار
  • پرفعالیت
  • پرفلفل
  • پرفن
  • پرفیس
  • پرفیس و افاده
  • پرقدرت
  • پرقر و غمزه
  • پرقوام
  • پرقیل و قال
  • پرقیمت
  • پرک
  • پرک کننده
  • پرک هندی
  • پرکار
  • پرکار و معمولی
  • پرکاربرد
  • پرکارمایه
  • پرکالری
  • پرکامبرین
  • پرکاه
  • پرکردگی قالبی دندان
  • پرکردن از
  • پرکردن از مردم
  • پرکرشمه
  • پرکشش
  • پرکف
  • پرکن
  • پرکنایه
  • پرکنش
  • پرکنک
  • پرکنه
  • پرکوشش
  • پرکوه
  • پرکینگی
  • پرکینه
  • پرگ
  • پرگار
  • پرگار اندازه گیر
  • پرگار تقسیم
  • پرگاره
  • پرگاره پیما
  • پرگاز
  • پرگال
  • پرگاله
  • پرگاله کردن
  • پرگدار
  • پرگذشت
  • پرگر
  • پرگرچه
  • پرگردن
  • پرگرسان
  • پرگرفتاری
  • پرگره
  • پرگزند
  • پرگست
  • پرگل
  • پرگل و بته
  • پرگل و لای
  • پرگناه
  • پرگنجایش
  • پرگنه
  • پرگنه ای
  • پرگنه زدایی
  • پرگنه کردن
  • پرگو
  • پرگوار
  • پرگوشت
  • پرگوشتی
  • پرگوی
  • پرگویانه
  • پرگویی
  • پرگه
  • پرگیر
  • پرگیری
  • پرلاف
  • پرلاف و گزاف
  • پرلغزشی
  • پرما
  • پرماجرا
  • پرماجرایی
  • پرماس
  • پرماس پذیر
  • پرماس کردن
  • پرماس ناپذیر
  • پرماس نرمی یا زبری و غیره
  • پرماسه
  • پرماسی
  • پرماسیدن
  • پرماسیدنی
  • پرمانع
  • پرماه
  • پرماهگر
  • پرمایه
  • پرمباهات
  • پرمحبت
  • پرمحسنات
  • پرمخاطره
  • پرمخمصه
  • پرمدارا
  • پرمدارایی
  • پرمدعا
  • پرمدعایی
  • پرمسئولیت
  • پرمصرف
  • پرمعما
  • پرمعنا
  • پرمعنایی
  • پرمعنی
  • پرمغز
  • پرمغزانه
  • پرملاحظه
  • پرمنفعت
  • پرمنگنات
  • پرموته
  • پرمون
  • پرمویی
  • پرمه
  • پرمهارت
  • پرمهر
  • پرمهری
  • پرمیوه
  • پرناز و افاده
  • پرناز و عشوه
  • پرناز و کرشمه
  • پرنازونعمت
  • پرنان و آب
  • پرنخوت
  • پرند
  • پرند آوری
  • پرنداخ
  • پرنداخ برای روکش جلد کتاب
  • پرندسان
  • پرندک
  • پرندگان
  • پرنده
  • پرنده آبچر
  • پرنده آبزی
  • پرنده آبی
  • پرنده آوازخوان
  • پرنده بینی کردن
  • پرنده خانه
  • پرنده دریایی
  • پرنده دشت و صحرا
  • پرنده شکاری
  • پرنده شناختی
  • پرنده شناس
  • پرنده شناسی
  • پرنده کبک مانند
  • پرنده کوچک
  • پرنده گشتگر
  • پرنده ماده
  • پرنده مهاجر
  • پرنده نر از جنس ماکیان
  • پرنده وحشی
  • پرندینه
  • پرنرمش
  • پرنس
  • پرنسیمی
  • پرنشاسته
  • پرنشاط
  • پرنعمت
  • پرنفرت
  • پرنقش و نگار
  • پرنقش و نگاری
  • پرنگ
  • پرنگ دادن
  • پرنگ مانند
  • پرنگی
  • پرنگین
  • پرنگینه
  • پرنمک
  • پرنور
  • پرنوشی کردن
  • پرنیاز
  • پرنیان
  • پرنیخ
  • پرنیرو
  • پرنیرو و حرارت
  • پرو
  • پرو شده
  • پرو کردن
  • پرو لباس
  • پروا
  • پروا داشتن
  • پروا کردن
  • پروار
  • پروار بستن
  • پروار کردن
  • پروارشدن
  • پروارگان
  • پروارگاه
  • پرواری
  • پرواز
  • پرواز آزاد
  • پرواز ابزاری
  • پرواز از روی محلی
  • پرواز بساوی
  • پرواز تماسی
  • پرواز خوبی
  • پرواز رزمی
  • پرواز عملیاتی
  • پرواز فضایی
  • پرواز کردن
  • پرواز کردن با هواپیمای بی موتور
  • پرواز کردن زنبوران به صورت گله
  • پرواز کننده
  • پرواز کوتاه
  • پرواز کور
  • پرواز گروهی
  • پرواز نمایشی
  • پرواز هواپیما
  • پروازپذیر
  • پروازگر
  • پروازی
  • پرواس
  • پرواضح
  • پرواکه
  • پرواگری
  • پروان
  • پروانش
  • پروانه
  • پروانه اقامت
  • پروانه چرخی
  • پروانه دادن به
  • پروانه صادر کردن
  • پروانه کشتی
  • پروانه گذر از نواحی ممنوعه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 19
  • 20
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

horsepower soak up discus starry sturgeon condescension social worker contribute to provision blandishment ecosystem aesthetically multicultural millennial Lost Generation Greatest Generation گوشت گوسفند درختستان یاقوت نوزاد داور جیش هیچکدام شانه خواهرزاده گوشی ابهت بهترین وان حمام طراح لباس پنبه
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.