جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 11)
پس افکندن
پس افکندن مجازات
پس افکنده
پس افکنی
پس افکنی کیفر
پس انداختن
پس انداز
پس انداز اولیه
پس انداز کردن
پس انداز کننده
پس اندازی
پس اندیش
پس اندیشانه
پس اندیشه
پس اندیشی
پس بر
پس بردن
پس برمانی
پس بند
پس پرداخت
پس پرداختنی
پس پریروز
پس پسکی رفتن
پس پیامد
پس تابگر
پس تافت کردن
پس تافتن گرما
پس تافتن نور
پس تر
پس ترین
پس تیمار
پس جهش
پس جهی
پس جهیدن
پس چرخش در بازی های با توپ
پس چشا
پس چی!
پس حالا
پس خرید کردن
پس خریدن
پس خمیده
پس خور
پس خوراک
پس خوراک شعله ور
پس خوراند
پس خوراند زیستی
پس خیزاب
پس داد کردن حیثیت
پس دادن
پس دادن آب
پس دادن بدهی
پس دادن پول
پس دادن پول پرداخت شده
پس دادن پول خرج شده
پس دادن چرک
پس دادن مبلغ اوراق قرضه
پس دادن وام
پس دادن وام و منت
پس دادنی
پس درآمد
پس درد
پس دستی
پس دوزی
پس دهی
پس ران
پس راندن
پس رانش
پس رانی
پس راه
پس راهه
پس رفت کردن
پس رفتن
پس رفتن آب دریا
پس رفتن در اثر وحشت
پس روش
پس زایشی
پس زایمانی
پس زایه
پس زدن
پس زدن با آرنج ها
پس زدن با جاخالی دادن
پس زدن با حرکت تند و سرتاسری
پس زدن بادبان کشتی
پس زدن پرده
پس زدن شدید
پس زمینه
پس زنش
پس زننده
پس زنی
پس سوی
پس صحنه
پس صنعتی
پس فردا
پس فرست
پس فرستادن
پس فروش
پس فروشی
پس فهرست
پس قراول
پس کرایه
پس کشند
پس کشند کردن
پس کشی
پس کشیدن
پس کشیدن عمدی
پس کشیدن قشون
پس کنش
پس کوچه
پس کی
پس گاز
پس گردن
پس گردنی
پس گرفتن
پس گرفتن حرف خود
پس گستر
پس گشت
پس گشت پذیر
پس گشت دادن
پس گشت کردن
پس گشتگاه
پس گشتگر
پس گشتن
پس گشتنامه
پس گشته
پس گفتن
پس گو
پس گیری
پس گیری ادعا
پس لغزیدن به عادت بد
پس لغزیدین به عقیده بد
پس ماندگی ذهنی
پس ماندن
پس مانده
پس مانده خوراک خوک
پس مانده زغال سنگ
پس مانده ها
پس مانده های آشپزخانه
پس مانده های هسته ای
پس مرگی
پس مزه
پس موج
پس ندادنی
پس نرمکامی
پس نشستن
پس نشینی
پس نگاشت
پس نگاه
پس نگر
پس نگرانه
پس نگری
پس نگری کردن
پس نما
پس نمایی
پس نوشت
پس نیمروز
پس و پیش
پس و پیش بردن
پس و پیش بردن شمشیر
پس و پیش رفتن
پس و پیش رفتن سریع
پس و پیش روی
پس و پیش کردن
پس و پیش گذاری
پس و پیش نگر
پس همانده
پس هوش
پس هیپنوتیزمی
پسا
پسا تجربی
پساب
پساب ظرفشویی
پسابش
پساخت
پساختی
پسادست
پساصنعتی
پسالتریون
پسامدرن
پسامدرن گرایی
پسانیدن
پساوند
پساویز صحنه
پسایند
پست
پست امدادی
پست انگاری
پست انگاشتن
پست پاد
پست تر
پست تر از
پست تر بودن
پست ترین
پست خالی
پست خدمت
پست درجه چهارم
پست دیده وری
پست رستانت
پست زمینی
پست سازی
پست سفارشی
پست شمردن
پست صوتی
پست فطرت
پست فطرتانه
پست فطرتی
پست فوری
پست قد
پست کامپیوتری
پست کردن
پست کردن خود
پست کننده
پست گفتاری
پست گمرکی
پست و بزدل
پست و بلند
پست و فرومایه
پست هوایی
پستا
پستا کردن
پستاب
پستادار
پستافت
پستافتی
پستاگر مدار
پستامند
پستان
پستان افروختگی
پستان افزا
پستان برداری
پستان بند
پستان بند زنانه
پستان گنده
پستان مصنوعی
پستان نگاره
پستان نگاری
پستان ها
پستانچه
پستانچه ای
پستاندار
پستاندار سم دار
پستاندار ماده
پستانک
پستانک دار
پستانکی
پستایش
پستایی
پستایی کردن
پستچی
پستخانه
پستخانه کوچک
پستر
پستنگ
پستو
پستو برای لباس
پستوی تورات در کنیسه
پستوی جادار
پستوی زیر بام
پسته
پسته خندان
پسته زمینی
پستی
پستی رفتار
پستی و بلندی
پستی و بلندی زمین
پستی و بلندی ملایم
پستی و بلندی ملایم داشتن
پستی و بلندی و زبری
پسچاپ
پسخوراک یخزده
پسداد
پسداد کردن
پسداشت
پسداشتی
پسدمه
پسدید
پسر
پسر ارشد شاه
پسر بچه
پسر برادر
پسر برادر زن
پسر برادر شوهر
پسر تعمیدی
پسر توپ جمع کن
پسر جان
پسر خوانده روحانی
پسر خواهر
پسر خواهر زن
پسر خواهر شوهر
پسر دایی
پسر دست و پا چلفت
پسر زن
پسر شوهر
پسر مانند
پسر مدرسه
پسراندر
پسرانه
پسربچه
پسربچه بی سرپرست ولگرد
پسربچه ی دراز و لق لقو
پسرچه
‹
1
2
...
8
9
10
11
12
13
14
...
19
20
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
commendable
commerce
committed
community service
compatriot
complain of pain
completely different
complicity
conceited
conceivable
confidentiality
confidentially
supernaturally
sleepless
sleepyhead
لامپ
پارو
کارآموزی
کبریت
کارآمد
کاملا
گرم
کتیرا
لباسکار
لباسزیر
لبشکری
لوزه
لیسیدن
قیف
ماش