جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
مشاهده
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
وبلاگ
پشتیبانی
خرید اشتراک
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 8)
پرخاشگرانه
پرخاشگری
پرخاشیدن
پرخاصیت
پرخاطره
پرخروش
پرخشونت
پرخطر
پرخنید
پرخو کردن
پرخواستار
پرخواهان
پرخور
پرخوران
پرخورانگر
پرخوری
پرخوری کردن
پرخوری کردن با شتاب
پرخیده
پرداخت
پرداخت چرم و پارچه
پرداخت شدن
پرداخت شده
پرداخت قسطی
پرداخت کردن
پرداخت کردن با شن
پرداخت کردن با کاغذ سنباده
پرداخت کردن با مالش
پرداخت کردن چرم و پارچه
پرداخت کردن دوباره
پرداخت کننده
پرداخت کننده پول
پرداخت کننده مالیات
پرداخت مجدد
پرداخت مجدد کردن
پرداخت نشده
پرداخت هزینه
پرداخت هزینه های خود
پرداختگر
پرداختن
پرداختن به
پرداختن به کاری
پرداختن به کاری با عزم راسخ
پرداختن به مطلبی
پرداختن به یک حرفه
پرداختن پول و اعتبار
پرداختن هزینه
پرداختنی
پرداخته
پردار
پردار کردن
پرداز
پردازش
پردازش داده ها
پردازش کردن
پردازشگر
پردازشگر داده ها
پردازشنامه
پردازنده
پردازنده مرکزی
پردازه
پردازیدن
پرداس
پردامنه
پردانه
پردرآمد
پردرخت
پردرخت بودن
پردرنگ
پردژ
پردقت
پردکی
پردگانی
پردگی
پردگین کردن
پردل
پردلی
پردندان
پردوام
پرده
پرده افتادن
پرده ای
پرده بالان
پرده برداری
پرده برداری کردن
پرده برداشتن از
پرده پا
پرده پال
پرده پوشی
پرده پوشی شده
پرده پوشی کردن
پرده توری
پرده جنب
پرده جنین
پرده دار
پرده دار کردن
پرده در
پرده دری
پرده دری کردن
پرده دریده
پرده دل
پرده دود
پرده سرا
پرده سرای
پرده سینما
پرده صفاق
پرده صماخ
پرده ضخیم
پرده عنبی
پرده عنکبوت
پرده فرانما
پرده کرکره
پرده گشایی
پرده گشایی کردن
پرده نازک
پرده نصب کردن
پرده ی بکارت
پرده ی پس زمینه
پرده ی گوش
پردیز
پردیس
پردیسی
پرذکاوت
پررفعت
پررنگ و آب
پررو
پررو به طور ناخوشایند
پررواج
پرروغن
پررونق
پررویی
پررویی کردن
پرریختی
پرز
پرز اطراف گل های خاربن
پرز چشایی
پرز شانه
پرزا
پرزاد
پرزاد و رود
پرزبیتاری
پرزچه
پرزدار
پرزدن به چیزی
پرزرق و برق
پرزسان
پرزگیل
پرزمانند
پرزور
پرزه
پرزه دار
پرزیان
پرزیب
پرزیدنت
پرژاژ
پرژک
پرس
پرس دوم
پرس سینه
پرس سینه کردن
پرس و جو
پرس و جو کردن
پرس و گفت رسانه ای
پرسابقگی
پرسابقه
پرسابقه و سنت
پرسان
پرسان پرسان
پرسان شدن
پرسانه
پرسایه
پرسپکتیو
پرسپولیس
پرست وار
پرستار
پرستار بچه
پرستار خانه
پرستار دیپلمه
پرستار کودک
پرستار مذهبی
پرستاره
پرستاری
پرستاری پس از بیمارستان
پرستاری کردن
پرستاری کردن از
پرستاری کردن از کودک
پرستش
پرستش آمیز
پرستش کردن
پرستش کردن از
پرستش گر
پرستش گرانه
پرستش وار
پرستش واره گرایی کردن
پرستشگاه
پرستشواره گرایی
پرستمی
پرستنده
پرستنده باکوس
پرستو
پرستو دم
پرستواره گرایی
پرستواره گرایی کردن
پرستوی دریایی
پرسته
پرستیدن
پرستیدن به عنوان خدا
پرستیدنی
پرستیژ
پرسخن
پرسخنی
پرسر و صدا
پرسرور
پرسش
پرسش آمیز
پرسش انگیز
پرسش انگیزانه
پرسش بدیهی
پرسش بها
پرسش بی نیاز به پاسخ
پرسش پی در پی
پرسش دشوار
پرسش رسمی
پرسش کردن
پرسش کردن پشت سر هم
پرسش کننده
پرسش و پیشنهاد کردن
پرسش های رسمی
پرسشگر
پرسشگرانه
پرسشنامه
پرسشی
پرسمان
پرسمانی
پرسنده
پرسنگ
پرسنل
پرسنل نیروی هوایی
پرسود
پرسونا
پرسوهش
پرسه
پرسه زدن
پرسه زدن با خشم و خشونت
پرسه زدن بی هدف
پرسه زدن در جستجوی طعمه
پرسه زن
پرسه زننده
پرسه زنی
پرسه کردن
پرسی شلی
پرسیج
پرسیدن
پرش
پرش ارتفاع
پرش از روی گودال آب
پرش از روی نهر
پرش با اسکی
پرش با چتر نجات
پرش با نیزه
پرش با نیزه انجام دادن
پرش به زیر
پرش به طول
پرش سه گام
پرش طول
پرش طولی
پرش عضله
پرش کردن
پرش کننده
پرش کننده با نیزه
پرشتاب
پرشتاب و به هم ریخته
پرشر و شور
پرشقاوت
پرشکنج
پرشکوفه
پرشکوه
پرشگاه
پرشگاه اسکی
پرشگر
پرشمار
پرشور
پرشور شدن
پرشور کردن
پرشور و آشوب
پرشور و احساسات
پرشور و تشنج
پرشور و حرارت
پرشور و شر
پرشور و شعف
پرشور و شوق
پرشور و نشاط
پرشور و هیجان
پرشوری
پرشوق و ذوق
پرشوکت
پرشهوت
پرشیار
پرشیب
پرشید
‹
1
2
...
5
6
7
8
9
10
11
...
19
20
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
augmentative
prosperous
prosperously
blown
regenerate
all-purpose flour
exchange pleasantries
gadzookery
gadzooks
plead
sandhill crane
in someone's eyes
edgy
hormesis
delegation
خرسندی
خشنود
خشنودی
خشنود کردن
یبوست
خلعت
خواربار
خواربار فروش
خواهی نخواهی
خواهناخواه
حجره
بچهخرگوش
بچهخرس
ته دریا
توتفرنگی وحشی