جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 12)
پسرخاله
پسرخوانده
پسرعمو
پسرعمه
پسرفت
پسرفت کردن
پسرفت گام به گام
پسرفتی
پسرک
پسرم
پسرو
پسروی
پسروی کردن
پسری
پسکامی
پسکرانه
پسکژ
پسکژی
پسکوب
پسگام
پسگذاشت
پسگذاشتی
پسگرد
پسگرد کردن
پسگردی
پسگفتار
پسله
پسماند
پسمند
پسمندی
پسند
پسند کردن
پسند کردن بیشتر
پسندتر
پسنده کردن بیشتر
پسندیدگی
پسندیدن
پسندیدن بیشتر
پسندیدنی
پسندیده
پسندیده کردن
پسندیده گویی
پسنند آمدن
پسو
پسوا
پسود
پسودن
پسودی
پسوند
پسین
پسین بخش
پسین ترین
پسین فردا
پسین گاه
پسین گفته
پسین یاد
پسینه
پسینیان
پش
پش!
پشام
پشت
پشت اسب
پشت بام
پشت برگ
پشت بند
پشت بند زدن به
پشت بند زدن به دیوار
پشت بند شمشیری
پشت بند معلق
پشت بنددار کردن
پشت به باد
پشت به جلو
پشت به رو
پشت به قبله
پشت پا
پشت پا خوردن
پشت پا زدن
پشت پا زدن به
پشت پا زنی
پشت پارچه
پشت پازنی
پشت پسله
پشت پنجره ای
پشت پوش
پشت تخته
پشت جبهه
پشت حصیری کردن صندلی
پشت خود را بستن
پشت دامن
پشت در پشت
پشت درد
پشت دری
پشت دری کرکره ای
پشت دوزی شده
پشت ران و کپل
پشت رل نشستن
پشت رو
پشت رو کردن
پشت رو کردنی
پشت زانو
پشت سر
پشت سر دیگران حرف زدن
پشت سر دیگری حرف زدن
پشت سر کسی حرف زدن
پشت سر کسی راه رفتن
پشت سر گذاشتن
پشت سر هم
پشت سر هم شلیک شدن
پشت سر هم شلیک کردن
پشت سر هم نواختن
پشت سرگذاشتن
پشت سرهم
پشت سرهمی
پشت سکه
پشت سوی
پشت شیشه ای
پشت صحنه
پشت صفحه
پشت صفحه گرامافون
پشت کاغذ
پشت کت
پشت کتاب
پشت کردن
پشت کردن به حزب
پشت کردن به دسته ای
پشت گردن
پشت گرم
پشت گرم بودن
پشت گرم کردن
پشت گرمی
پشت گرمی داشتن
پشت گلی
پشت گوش انداختن
پشت گوش اندازی
پشت گوش فراخ
پشت گیر
پشت لباس
پشت مازو
پشت مازه
پشت میز نشین
پشت نبشته
پشت نشین
پشت نویس
پشت نویسی
پشت نویسی کردن
پشت نویسی کردن چک
پشت نویسی کردن چک بانکی
پشت و پسله
پشت و پناه
پشت و پناه بودن
پشت و پناه شدن
پشت و رو
پشت و رو سازی
پشت و رو کردن
پشت و رو کردنی
پشت و رو نشدنی
پشت و رو نکردنی
پشت و رو نکردنی نشدنی
پشت و رویی
پشت هرچیز
پشت هم انداختن
پشت هم انداز
پشت هم اندازی کردن
پشت همی
پشتار گوشه دار
پشتاره
پشتاره دار کردن به دیوار
پشتاره زدن
پشتاره کردن
پشتبند زدن
پشتک
پشتک زدن
پشتکار
پشتکار به خرج دادن
پشتکار دار
پشتکار داشتن
پشتلاک
پشتو
پشتواره
پشتواره بودن
پشتواره زدن
پشتوان
پشتوانه
پشتوانه قراردادن دو فلز
پشتون
پشته
پشته درست کردن
پشته درست کردن از خاک
پشته ساختن
پشته شدن با آب
پشته شدن با باد
پشته علف
پشته کاه
پشته کردن با آب
پشته کردن با باد
پشته هیزم
پشتی
پشتی دار کردن
پشتی صندلی
پشتی کردن
پشتیبان
پشتیبان اصلی
پشتیبان عمده
پشتیبان ها
پشتیبانی
پشتیبانی خود را اعلام کردن
پشتیبانی کردن
پشک
پشک انداختن
پشک زده
پشک کردن
پشکل
پشکلیدن با چنگال
پشکم
پشگل
پشگل اسب
پشگل مانند
پشل
پشلیدن
پشم
پشم بز آنقوره
پشم پوش
پشم پولاد
پشم چربی
پشم چیدن
پشم چیده شده
پشم چین
پشم چینی
پشم چینی کردن
پشم دار
پشم ریختن سگ و گربه
پشم ریسی
پشم زن
پشم زنی
پشم سانی
پشم شیشه
پشم شیشه ای
پشم طلایی
پشم کانی
پشم کشمیر
پشم گوسفند قره کل
پشم گوسفند و حیوانات مشابه
پشم مارینو
پشم وایکونا
پشمالو
پشمالو و گسترده
پشمالویی
پشمش بدان
پشمک
پشمی
پشمین
پشمینه
پشنجه
پشنجیدن
پشنگ
پشنگ زن
پشنگش
پشنگیدن
پشه
پشه آنوفل
پشه بند
پشه پران
پشه خاکی
پشه خوار
پشه دو باله
پشه ریزه
پشه گیر
پشه میوه
پشیز
پشیز مانند
پشیزه
پشیمان
پشیمان بودن
پشیمان شدن
پشیمان کردن
پشیمانی
پطر پارخ
پطر کبیر
پطرس
پف
پف آلود و سرخ کردن
پف انداختن
پف انداختن در چیزی
پف دار
پف دار و نرم
پف صدا کردن
پف کردگی
پف کردگی و سرخ شدگی
پف کردن
پف کردنی
پف کرده
پف کرده و چین دار
پف ماهی
پفج
پفک
پفی
پفیوز
پق
پک
‹
1
2
...
9
10
11
12
13
14
15
...
19
20
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
commendable
commerce
committed
community service
compatriot
complain of pain
completely different
complicity
conceited
conceivable
confidentiality
confidentially
supernaturally
sleepless
sleepyhead
لامپ
پارو
کارآموزی
کبریت
کارآمد
کاملا
گرم
کتیرا
لباسکار
لباسزیر
لبشکری
لوزه
لیسیدن
قیف
ماش