جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "گ" (صفحه 8)
گلرنگ
گلریزان
گلزار
گلزن
گلساز
گلسان
گلسانه
گلسانی
گلست
گلستان
گلسنگ
گلشن
گلشن سازی
گلعذار
گلف
گلف بازی کردن
گلفام
گلفشان
گلفهشنگ
گلفهشنگ وارونه
گلک
گلکار
گلکاری
گلکاری وسط خیابان
گلگاس
گلگتا
گلگشت
گلگشت رفتن به
گلگون
گلگون شدن چهره و پوست
گلگونی
گلگی کردن
گلگیر
گلگیر دوچرخه
گلماسه
گلماسه گرفته
گلمیخ
گلمیخ زدن
گلمیخ زدن به
گلمیخ کفش های ورزشی
گلن کیم
گلنار
گلنار فارسی
گلناری
گلنگدن
گلنگدن تفنگ
گلو
گلو افروختگی
گلو بین
گلو تبسی
گلو تر کردن
گلو درد توام با تنگی نفس
گلو درد سنگری
گلو گیر
گلو و گردن
گلوبر
گلوبند
گلوبولین
گلوت
گلوتامات مونوسدیم
گلوتن
گلوتنی
گلوته
گلوخیز
گلودرد
گلودرد میکروبی
گلوکز
گلوکوم
گلوگاه
گلوگاهی
گلوگشایی
گلوله
گلوله افشان
گلوله افکنی
گلوله باران
گلوله باران کردن
گلوله برف
گلوله پشم
گلوله پنبه
گلوله توپ
گلوله خور
گلوله خوشه ای
گلوله دام دام
گلوله در کردن
گلوله رسام
گلوله ساچمه پران
گلوله سلاح
گلوله شاغول
گلوله کاغذ
گلوله کافور
گلوله کردن
گلوله کردن ریسمان
گلوله کردن سیم
گلوله مو در معده گاو
گلوله نخ
گلوله نفتالین
گلوند
گلووند
گلوی زهدان
گلویی
گله
گله آمیز
گله بان
گله به گله
گله جانوران دریایی
گله چران
گله دار
گله داری کردن
گله ران
گله زنبور
گله زی
گله شدن
گله غاز
گله کردن
گله گاو
گله گزار
گله گزاری
گله گوسفند
گله ماهی
گله مرغابی
گله مند
گله مند بودن
گله وار رفتن
گلی
گلی شدن
گلی کردن
گلیز دادن
گلیز داشتن
گلیزدار
گلیزه
گلیساندو
گلیسرول
گلیسرین
گلیسیرین
گلیسین
گلیکوژن
گلیکول اتیلین
گلیم
گلین
گلین گوی
گلینه
گم
گم زدن
گم شدن
گم شو
گم کردن
گم گشتگی
گم نشان
گم و گور کردن
گمار
گمارد
گماردش
گماردگر
گماردگی
گماردن
گماردن به شغل طی مراسم
گماردن طی مراسم
گماردنی
گمارش
گمارنده
گماشت
گماشت گروه
گماشتگان
گماشتگی
گماشتن
گماشتن به شغلی طی مراسم
گماشتن به کار
گماشتن کسی به کاری
گماشته
گماشته بر
گماشته دینی
گماشتی
گمان
گمان آفرین
گمان بردن
گمان پذیر
گمان پردازی
گمان پریشی
گمان دار
گمان داشتن
گمان زا
گمان زدن
گمان ساخت
گمان سزا
گمان کردن
گمان و حدس
گمانایی
گمانش
گمانه
گمانه زدن
گمانه زنی
گمانه زنی کردن
گمانه کردن
گمانی
گمبل
گمراه
گمراه اخلاقی
گمراه سازی
گمراه شدن
گمراه شدنی
گمراه کردن
گمراه کردن اخلاقی
گمراه کردن از نظر اخلاقی و شهوانی
گمراه کننده
گمراه و سپس ترک کردن
گمراهه
گمراهی
گمراهی پذیری
گمرک
گمرک بردار
گمرک بستن
گمرک خانه
گمرک کردن
گمرکچی
گمرکی
گمشده
گمگشته
گملاستیک
گمنام
گمنامی
گمیز
گمیز کردن
گمیزی
گمیزیدن
گن
گناد
گناه
گناه آدم و حوا
گناه آمیز
گناه آمیزانه
گناه است
گناه بخش
گناه بستن به
گناه دارد
گناه دیگری را شستن
گناه کبیره
گناه کردن
گناه کسی را شستن
گناه کوچک
گناه ناپذیر
گناهان کبیره
گناهکار
گناهکار به قتل
گناهکار شناختن
گناهکارانه
گناهکاری
گناهکاری ذاتی بشر
گنایس
گنبد
گنبد نمکی
گنبد نیلگون
گنبدچه
گنبدخانه
گنبددار کردن
گنبدک
گنبده
گنبده چراغ
گنبدی
گنبدین
گنبذ
گنتور
گنج
گنج اندوز
گنج بی صاحب
گنج خانه
گنج قارون
گنج یابی
گنج یافته شده
گنجا
گنجا بودن
گنجار
گنجان
گنجاندن
گنجانده
گنجانده شده
گنجانه
گنجانه بری کردن
گنجانه نان عشای ربانی
گنجایش
گنجایش بر حسب تن
گنجایش داشتن
گنجایش سبد
گنجایش سطل
گنجایش واگن
گنجایی
گنجایی داشتن
گنجدان
گنجر
گنجشک
گنجشک روزی
گنجشگ پرچین
گنجشگ خانگی
گنجفه
گنجکده
گنجگان
گنجواژ
گنجور
گنجوری
گنجه
گنجه بزرگ
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی