آخرین به‌روزرسانی:

As

æz æz

توضیحات:

مخفف این لغت در معنای دهم Anglo-Saxon است.

مخفف این لغت در معنای یازدهم American Samoa است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2

هم، به (در جملات مقایسه‌ای)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

He is as tall as his father.

او هم قد پدرش است.

as heavy as an elephant

هم وزن فیل

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Take as many as you want.

به تعدادی که می‌خواهید، بردارید.

preposition A1

همچون، به‌عنوان، به‌مثابۀ (برای بیان هدف یا کیفیت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She works as a teacher.

او به‌عنوان معلم کار می‌کند.

He was known as a talented musician.

او به‌عنوان نوازنده‌ای بااستعداد شناخته می‌شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They acted as volunteers for the event.

آن‌ها همچون داوطلب در این رویداد عمل کردند.

conjunction A2

چون، به‌خاطر اینکه، به‌دلیل، زیرا، ازآنجایی‌که

She decided to stay home, as for the meaning: because she was feeling unwell.

او تصمیم گرفت در خانه بماند، زیرا احساس ناخوشایندی می‌کرد.

He loves painting, as it brings him joy.

او عاشق نقاشی است، چون او را شاد می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

As the manager was unavailable the meeting was canceled.

به‌خاطر اینکه مدیر در دسترس نبود، جلسه لغو شد.

As you object, I won't go.

چون مخالفی، نخواهم رفت.

conjunction B1

همچنان‌که، هنگامی‌که، همان‌طور که، در حین

She laughed as she spoke.

در حین حرف زدن خندید.

As I was entering the room, I saw him ran away.

هنگامی‌که داشتم وارد اتاق می‌شدم، دیدم که او فرار کرد.

conjunction B1

به همان اندازه، همان‌طور که، به همان شکل، مانند

Do as you are told!

همان‌طور که به تو گفته شده عمل کن!

I am just as happy at home.

در خانه هم به همان اندازه شادم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She loves to paint as he enjoys playing the guitar.

او دوست دارد نقاشی کند به همان اندازه که از نوازندگی گیتار لذت می برد.

This radio is sold as is.

این رادیو همان‌طور که هست به فروش می‌رسد.

It flew straight as an arrow.

مانند پیکان، راست پرواز کرد.

conjunction

باوجود آن که، علی‌رغم

Tall as he was he couldn't reach the ceiling.

با وجود آنکه قد بلند بود، دستش به سقف نمی‌رسید.

She smiled, as she felt nervous inside.

علی‌رغم اینکه از درون احساس اضطراب داشت، لبخند زد.

adverb

از، تا، در (تاریخ یا زمان) (as at, as from, as of)

We must vacate the house as of September 10.

باید خانه را تا دهم سپتامبر تخلیه کنیم.

The weather is cold, as at this time of year.

در این وقت از سال، هوا سرد است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

As from next week, we will implement the new policy.

از هفته آینده، ما سیاست جدید را پیاده‌سازی خواهیم کرد.

as of yesterday

از دیروز

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (As) آرسنیک، عنصر آرسنیک (نماد شیمیایی عنصر Arsenic)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
prefix

پیشوند: معادل ad- (قبل از s به کار می رود)

abbreviation

(AS) Anglo-Saxon

abbreviation

(AS) American Samoa

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد as

  1. conjunction while, when
    Synonyms:
    when just as while at the time that in the process of during the time that in the act of on the point of
  1. conjunction in the way that; to a degree
    Synonyms:
    like just as similarly in the manner that acting as serving as functioning as comparatively equally essentially being in the same manner with by its nature just for for instance such as
  1. conjunction because
    Synonyms:
    since because for whereas seeing that inasmuch as for the reason that considering being cause now
  1. preposition in the role of
    Synonyms:
    being in the role of under the name of in the character of

Phrasal verbs

go so far as

به حد غیرمنتظره‌‌‌ای در انجام کاری رسیدن

Collocations

as for

عطف به، مربوط به، با توجه به

as it were

ظاهراً، چنانکه گویی

as i understand it

تا آنجایی که من می‌فهمم

as of

(زمان) تا، در، از

as though

مثل اینکه، همچنان‌که، که، گویی

Collocations بیشتر

as to

عطف به، مربوط به، با توجه به

as you like (wish)

هر جور که دلتان بخواهد، به میل شما

such as

همچون، از قبیل، آن‌هایی که

Idioms

as if

مثل اینکه، که انگار، همچنان‌که، که گویی

as is

همان‌طور که هست، بدون تغییر، آن‌طور که هست، به همین شکل، بدون اصلاح

as you sow, so shall you reap

هرچه بکاری همان سبز می‌شود، گندم از گندم بروید، جو ز جو

ارجاع به لغت as

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «as» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/as

لغات نزدیک as

پیشنهاد بهبود معانی