امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chose

tʃoʊz tʃəʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گذشته‌ی ساده‌ی فعل choose

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She chose the red dress for the party.
- او برای مهمانی لباس قرمز را انتخاب کرد.
- We should always choose kindness over anger.
- همیشه باید مهربانی را به جای عصبانیت انتخاب کنیم.
noun
حقوق مال شخصی
- The stolen laptop was a significant financial loss, as it was an expensive chose for him.
- لپ‌تاپ دزدیده‌شده ضرر مالی قابل توجهی داشت، زیرا مال شخصی گرانی برای او بود.
- The antique vase was her most prized chose.
- گلدان عتیقه باارزش‌ترین مال شخصی او بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chose

  1. verb To like
    Synonyms: wished, wanted, preferred, willed, liked, fancied, pleased, desired
  2. verb Select as an alternative over another
    Synonyms: culled, selected, decided, picked, adopted, determined, opted, embraced, preferred, voted, singled, cast, kept, took, collected, exercised, espoused, elected, gleaned, discriminated, excerpted, arranged, engaged, resolved, fancied, favored, separated, extracted, willed, appointed, sorted, judged, weighed, accepted
    Antonyms: discarded, refused, rejected

ارجاع به لغت chose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chose

لغات نزدیک chose

پیشنهاد بهبود معانی