فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extant

ɪkˈstænt ɪkˈstænt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

موجود، دارای هستی، (قدیمی) پدیدار، باقیمانده، نسخه موجود و باقی (از کتاب و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Of his book's first printing only one copy is extant.

فقط یکی از نسخه‌های چاپ اول کتابش باقی مانده است.

to be extant

موجود بودن، باقی بودن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The French laws that are still extant in Louisiana.

قوانین فرانسه که هنوز در لوئیزیانا برقرار است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extant

  1. adjective in existence
    Synonyms:
    present existing alive real current living around actual existent being remaining surviving contemporary immediate instant present-day in current use not lost undestroyed
    Antonyms:
    gone dead extinct

ارجاع به لغت extant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extant

لغات نزدیک extant

پیشنهاد بهبود معانی