امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sod

sɑːd sɒd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sodded
  • شکل سوم:

    sodded
  • سوم‌شخص مفرد:

    sods
  • وجه وصفی حال:

    sodding
  • شکل جمع:

    sods

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی بریتانیایی (آدم یا چیزی) به‌دردنخور، پست، کثیف، منفور، رذل، منزجرکننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He's such a lazy sod, always shirking his responsibilities.
- او آدم به‌دردنخور بسیار تنبل است و همیشه از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند.
- I can't stand that obnoxious sod who thinks he knows everything.
- نمی‌توانم آن آدم کثیف نفرت‌انگیز که فکر می‌کند همه‌چیز می‌داند را تحمل کنم.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی انسان، آدم
- His behavior was so appalling, I couldn't help but think he's a sod.
- رفتارش آن‌قدر وحشتناک بود که نمی‌توانستم فکر کنم او یک انسان است.
- We never invite him to social gatherings anymore because he's such a bad sod.
- دیگر هرگز او را به مجالس اجتماعی دعوت نمی‌کنیم، زیرا او آدم بدرفتاری است.
noun singular countable
چمن، چمن مصنوعی، چمنزار
- My dog loves rolling around on the newly sod.
- سگ من عاشق غلت زدن روی چمن تازه است.
- Walking barefoot on soft and lush green sod is relaxing.
- راه رفتن با پای برهنه روی چمن سبز نرم و شاداب آرامش‌بخش است.
noun singular
ادبی خاک، زمین
- The gardener raked the sod to prepare it for planting.
- باغبان زمین را چنگک زد تا برای کاشت آماده کند.
- We need to add fertilizer to enrich the nutrient content of the garden's sod.
- برای غنی‌سازی مواد مغذی خاک باغچه باید کود اضافه کنیم.
لعنتی (برای عصبانیت)
- Sod! I can't believe I lost my car keys again.
- لعنتی! باورم نمی‌شود دوباره کلید ماشینم را گم کرده‌ام.
- Oh sod! The computer crashed and I lost my work.
- اوه لعنتی! کامپیوتر خراب شد و من کارم را از دست دادم.
noun uncountable
خاک (به‌همراه‌ علف ریشه‌دار در آن)
- We needed to replace the old, patchy lawn with new sod.
- ما باید خاک همراه با چمن قدیمی و کنده‌شده را با خاک همراه با چمن جدید جایگزین کنیم.
- The gardener planted the new patch of sod.
- باغبان تکه‌ی جدید خاک همراه با چمن را کاشت.
noun countable
وطن، سرزمین مادری
- Leaving one's sod can evoke feelings of nostalgia.
- ترک وطن می‌تواند احساس دلتنگی را برانگیزد.
- The emigrant gazed wistfully at the sod, realizing they may never return.
- مهاجر با حسرت به وطن خیره شد و می‌دانست که ممکن است هرگز برنگردند.
verb - transitive
با چمن پوشاندن، چمن ایجاد کردن، چمن کاشتن
- They decided to sod their backyard.
- آن‌ها تصمیم گرفتند حیاط‌خلوتشان را چمن کنند.
- He spent hours carefully sodding the entire front yard.
- او ساعت‌ها با دقت تمام حیاط جلویی را چمن کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sod

  1. noun Surface layer of ground containing a mat of grass and grass roots
    Synonyms:
    turf sward earth peat grass clod pasture dirt meadow lawn divot grassland mead sodomite bugger fellow prairie pasturage green grassplot soak sodomist soil greensward
  1. noun An enzyme that catalyzes the conversion of superoxide into hydrogen peroxide and oxygen
    Synonyms:
    superoxide dismutase

Idioms

  • the old sod

    میهن، وطن، موطن، زادگاه (به‌ویژه در اشاره به ایرلند)

  • under the sod

    مرده و دفن‌شده، زیر خاک سیاه

  • sod off

    (انگلیس - عامیانه - زننده) گم‌شو!، برو گم‌شو!، گورت را گم کن!

  • sod's law

    (انگلیس - عامیانه) رجوع شود به: Murphy's Law

سوال‌های رایج sod

معنی sod به فارسی چی میشه؟

واژه "sod" در زبان انگلیسی چندین معنی و کاربرد متفاوت دارد که به شرایط و زمینه‌های مختلف بستگی دارد. در ادامه به بررسی این واژه، معانی آن و نکات جالب مرتبط با آن می‌پردازیم.

معنی اصلی و عمومی

"Sod" در معنای اصلی خود به خاکی اشاره دارد که پوششی از چمن یا گیاهان دیگر بر روی آن وجود دارد. این نوع خاک به دلیل ریشه‌های گیاهان، دارای ساختار و استحکام بیشتری است و معمولاً برای پوشش مناطق سبز، چمن‌زاری‌ها و باغ‌ها استفاده می‌شود. در این زمینه، "sod" به عنوان یک عنصر مهم در باغبانی و کشاورزی شناخته می‌شود.

کاربرد در کشاورزی

در کشاورزی، "sod" به عنوان یک لایه پوششی برای جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ رطوبت آن استفاده می‌شود. همچنین این لایه می‌تواند به تأمین مواد مغذی برای گیاهان کمک کند. کشاورزان معمولاً از "sod" برای ایجاد چمنزارها، باغ‌های گیاهان زینتی و زمین‌های ورزشی استفاده می‌کنند.

اصطلاحات عامیانه

در زبان عامیانه، "sod" می‌تواند به عنوان یک اصطلاح توهین‌آمیز نیز به کار برود. در این زمینه، این واژه به معنای یک شخص بی‌احترام یا در اصطلاح "احمق" به کار می‌رود. به عنوان مثال، در جملات غیررسمی ممکن است عباراتی مانند "What a sod!" برای توصیف رفتارهای ناخوشایند دیگران استفاده شود.

نکات جالب

1. تاریخچه واژه: واژه "sod" از زبان قدیمی انگلیسی به معنای "خاک" و "چمن" نشأت گرفته است و در زبان‌های مختلف اروپایی نیز معانی مشابهی دارد.

2. استفاده در بازی‌های ویدئویی: در برخی از بازی‌های ویدئویی، "sod" به عنوان یک عنصر طبیعی یا محیطی برای ساخت و ساز و طراحی زمین‌های بازی به کار می‌رود.

3. محیط زیست: "Sod" به عنوان یک اکوسیستم طبیعی می‌تواند به حفظ تنوع زیستی کمک کند. این پوشش می‌تواند مأمن و غذا برای موجودات مختلف، از جمله پرندگان و حشرات باشد.

4. تأثیر بر آب و هوا: پوشش "sod" می‌تواند به کاهش دما در مناطق شهری کمک کند و در نتیجه به بهبود کیفیت هوا و کاهش جزایر حرارتی کمک کند.

ارجاع به لغت sod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sod

لغات نزدیک sod

پیشنهاد بهبود معانی