گذشتهی ساده:
soddedشکل سوم:
soddedسومشخص مفرد:
sodsوجه وصفی حال:
soddingشکل جمع:
sodsانگلیسی بریتانیایی (آدم یا چیزی) بهدردنخور، پست، کثیف، منفور، رذل، منزجرکننده
He's such a lazy sod, always shirking his responsibilities.
او آدم بهدردنخور بسیار تنبل است و همیشه از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.
I can't stand that obnoxious sod who thinks he knows everything.
نمیتوانم آن آدم کثیف نفرتانگیز که فکر میکند همهچیز میداند را تحمل کنم.
انگلیسی بریتانیایی انسان، آدم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His behavior was so appalling, I couldn't help but think he's a sod.
رفتارش آنقدر وحشتناک بود که نمیتوانستم فکر کنم او یک انسان است.
We never invite him to social gatherings anymore because he's such a bad sod.
دیگر هرگز او را به مجالس اجتماعی دعوت نمیکنیم، زیرا او آدم بدرفتاری است.
چمن، چمن مصنوعی، چمنزار
My dog loves rolling around on the newly sod.
سگ من عاشق غلت زدن روی چمن تازه است.
Walking barefoot on soft and lush green sod is relaxing.
راه رفتن با پای برهنه روی چمن سبز نرم و شاداب آرامشبخش است.
ادبی خاک، زمین
The gardener raked the sod to prepare it for planting.
باغبان زمین را چنگک زد تا برای کاشت آماده کند.
We need to add fertilizer to enrich the nutrient content of the garden's sod.
برای غنیسازی مواد مغذی خاک باغچه باید کود اضافه کنیم.
لعنتی (برای عصبانیت)
Sod! I can't believe I lost my car keys again.
لعنتی! باورم نمیشود دوباره کلید ماشینم را گم کردهام.
Oh sod! The computer crashed and I lost my work.
اوه لعنتی! کامپیوتر خراب شد و من کارم را از دست دادم.
خاک (بههمراه علف ریشهدار در آن)
We needed to replace the old, patchy lawn with new sod.
ما باید خاک همراه با چمن قدیمی و کندهشده را با خاک همراه با چمن جدید جایگزین کنیم.
The gardener planted the new patch of sod.
باغبان تکهی جدید خاک همراه با چمن را کاشت.
وطن، سرزمین مادری
Leaving one's sod can evoke feelings of nostalgia.
ترک وطن میتواند احساس دلتنگی را برانگیزد.
The emigrant gazed wistfully at the sod, realizing they may never return.
مهاجر با حسرت به وطن خیره شد و میدانست که ممکن است هرگز برنگردند.
با چمن پوشاندن، چمن ایجاد کردن، چمن کاشتن
They decided to sod their backyard.
آنها تصمیم گرفتند حیاطخلوتشان را چمن کنند.
He spent hours carefully sodding the entire front yard.
او ساعتها با دقت تمام حیاط جلویی را چمن کرد.
میهن، وطن، موطن، زادگاه (بهویژه در اشاره به ایرلند)
مرده و دفنشده، زیر خاک سیاه
(انگلیس - عامیانه - زننده) گمشو!، برو گمشو!، گورت را گم کن!
(انگلیس - عامیانه) رجوع شود به: Murphy's Law
واژه "sod" در زبان انگلیسی چندین معنی و کاربرد متفاوت دارد که به شرایط و زمینههای مختلف بستگی دارد. در ادامه به بررسی این واژه، معانی آن و نکات جالب مرتبط با آن میپردازیم.
معنی اصلی و عمومی
"Sod" در معنای اصلی خود به خاکی اشاره دارد که پوششی از چمن یا گیاهان دیگر بر روی آن وجود دارد. این نوع خاک به دلیل ریشههای گیاهان، دارای ساختار و استحکام بیشتری است و معمولاً برای پوشش مناطق سبز، چمنزاریها و باغها استفاده میشود. در این زمینه، "sod" به عنوان یک عنصر مهم در باغبانی و کشاورزی شناخته میشود.
کاربرد در کشاورزی
در کشاورزی، "sod" به عنوان یک لایه پوششی برای جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ رطوبت آن استفاده میشود. همچنین این لایه میتواند به تأمین مواد مغذی برای گیاهان کمک کند. کشاورزان معمولاً از "sod" برای ایجاد چمنزارها، باغهای گیاهان زینتی و زمینهای ورزشی استفاده میکنند.
اصطلاحات عامیانه
در زبان عامیانه، "sod" میتواند به عنوان یک اصطلاح توهینآمیز نیز به کار برود. در این زمینه، این واژه به معنای یک شخص بیاحترام یا در اصطلاح "احمق" به کار میرود. به عنوان مثال، در جملات غیررسمی ممکن است عباراتی مانند "What a sod!" برای توصیف رفتارهای ناخوشایند دیگران استفاده شود.
نکات جالب
1. تاریخچه واژه: واژه "sod" از زبان قدیمی انگلیسی به معنای "خاک" و "چمن" نشأت گرفته است و در زبانهای مختلف اروپایی نیز معانی مشابهی دارد.
2. استفاده در بازیهای ویدئویی: در برخی از بازیهای ویدئویی، "sod" به عنوان یک عنصر طبیعی یا محیطی برای ساخت و ساز و طراحی زمینهای بازی به کار میرود.
3. محیط زیست: "Sod" به عنوان یک اکوسیستم طبیعی میتواند به حفظ تنوع زیستی کمک کند. این پوشش میتواند مأمن و غذا برای موجودات مختلف، از جمله پرندگان و حشرات باشد.
4. تأثیر بر آب و هوا: پوشش "sod" میتواند به کاهش دما در مناطق شهری کمک کند و در نتیجه به بهبود کیفیت هوا و کاهش جزایر حرارتی کمک کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sod» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sod