گذشتهی ساده:
soddedشکل سوم:
soddedسومشخص مفرد:
sodsوجه وصفی حال:
soddingشکل جمع:
sodsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میهن، وطن، موطن، زادگاه (بهویژه در اشاره به ایرلند)
مرده و دفنشده، زیر خاک سیاه
(انگلیس - عامیانه - زننده) گمشو!، برو گمشو!، گورت را گم کن!
(انگلیس - عامیانه) رجوع شود به: Murphy's Law
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sod» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sod