آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ آبان ۱۴۰۴

    Woozy

    ˈwuːzi ˈwuːzi

    معنی woozy | جمله با woozy

    adjective

    بیمار، کسل، گیج و منگ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    He hit me on the head and I still feel woozy.

    ضربه‌ای به سرم زد و هنوز سرم گیج می‌رود.

    The narcotic drug made him woozy.

    داروی مخدر او را منگ کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد woozy

    1. adjective dizzy
      Synonyms:
      confused dazed giddy light-headed shaky unsteady groggy reeling wobbly queasy faint tipsy staggering off balance weak-kneed muddled puzzled dazzled bewildered staggered bemused befuddled dumbfounded punchy punch-drunk weak in the knees slap-happy seeing stars hazy gaga

    سوال‌های رایج woozy

    معنی woozy به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی woozy در زبان فارسی به «گیج»، «منگ» یا «سرگیجه‌دار» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف حالتی به کار می‌رود که فرد احساس می‌کند تعادل خود را از دست داده، ذهنش تار و نامتمرکز شده یا بدنش سبک و ناپایدار است. حالت woozy معمولاً نشانه‌ای موقتی از خستگی، کمبود خواب، افت فشار خون، یا قرار گرفتن در شرایط فیزیکی خاص مانند گرمای شدید یا کمبود اکسیژن است. این واژه بیشتر در موقعیت‌های غیررسمی و روزمره به کار می‌رود و نسبت به واژه‌هایی مانند dizzy یا lightheaded لحنی محاوره‌ای‌تر و احساسی‌تر دارد.

    در متون توصیفی، حالت woozy می‌تواند بیانگر نوعی ناپایداری ذهنی یا عاطفی نیز باشد. به عنوان مثال، در رمان‌ها یا فیلم‌ها، وقتی شخصیت اصلی دچار شوک عاطفی یا تجربه‌ای غیرمنتظره می‌شود، نویسنده از این واژه استفاده می‌کند تا حالتی از بی‌تعادلی ذهنی را نشان دهد. از این نظر، woozy فقط مربوط به احساس جسمی نیست، بلکه می‌تواند نمایانگر نوعی آشفتگی درونی و گذرا نیز باشد.

    در علم پزشکی، حالت woozy ممکن است با عواملی مانند کم‌آبی بدن، مصرف داروهای خاص، افت قند خون یا تغییر ناگهانی در وضعیت بدن (مثلاً بلند شدن سریع از حالت نشسته یا خوابیده) ارتباط داشته باشد. پزشکان در چنین شرایطی از بیمار درباره‌ی مدت زمان و شدت این حالت پرس‌وجو می‌کنند تا دلیل دقیق آن مشخص شود. با وجود آن‌که woozy معمولاً موقتی است، در صورت تکرار مداوم می‌تواند نشانه‌ای از اختلال در گردش خون یا سیستم عصبی باشد.

    از نظر زبان‌شناختی، ریشه‌ی واژه‌ی woozy به اواخر قرن نوزدهم میلادی برمی‌گردد و احتمالاً از واژه‌ی woose (به معنای نرمی یا ضعف) گرفته شده است. این واژه بار عاطفی خاصی دارد و شنونده بلافاصله احساسی از سبکی یا بی‌ثباتی را درک می‌کند. به همین دلیل در زبان انگلیسی، گاه در توصیف حالات ذهنی شاعرانه یا سورئال نیز استفاده می‌شود.

    در زندگی روزمره، مردم از این واژه برای بیان تجربه‌های کوتاه و ناخوشایند استفاده می‌کنند؛ مثلاً پس از برخاستن ناگهانی از صندلی، یا هنگام بیماری و تب. حتی در مکالمات دوستانه، ممکن است کسی بگوید “I feel a bit woozy” تا به‌طور مؤدبانه و غیرپزشکی بیان کند که حالش کاملاً خوب نیست. woozy واژه‌ای است که میان زبان علمی و گفت‌وگوی روزمره پلی طبیعی ایجاد می‌کند.

    ارجاع به لغت woozy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «woozy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/woozy

    لغات نزدیک woozy

    • - woomera
    • - woops
    • - woozy
    • - wop
    • - wor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.