با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Wishing

American: ˈwɪʃɪŋ British: ˈwɪʃɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wished
  • شکل سوم:

    wished
  • سوم‌شخص مفرد:

    wishes

معنی

B1
آرزو، خواسته، چیزی که آرزو می‌شود، آرزوی اجابت دعا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wishing

  1. verb Invoke upon
    Synonyms: wanting, hoping, yearning, invoking, bidding, honing, hankering, needing, thirsting, begging, preferring, itching, soliciting, desiring, pining, ordering, imprecating, hungering, commanding, panting, requesting, longing, fancying, expecting, dreaming, craving, entreating, congratulating, aspiring, aching
    Antonyms: begrudging
  2. verb To bid
    Synonyms: telling, instructing, ordering
  3. verb Prefer or wish to do something
    Synonyms: wanting, liking, envying, willing, pleasing, desiring, choosing, caring, craving
    Antonyms: hating, disliking
  4. verb To long for; want.
    Synonyms: desiring
  5. noun A specific feeling of desire
    Synonyms: wish, want
  6. adjective
    Synonyms: thirsting, hungering

ارجاع به لغت wishing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wishing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wishing

لغات نزدیک wishing

پیشنهاد بهبود معانی