Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 20)

  • از نو آفریدن
  • از نو ارزیابی کردن
  • از نو بسته بندی کردن
  • از نو جان بخشیدن
  • از نو جان یافتن
  • از نو چاپ کردن
  • از نو در قالب ریختن
  • از نو ساختن
  • از نو قالب گیری کردن
  • از نو منظم کردن
  • از نو نگاشتن
  • از نوع بخصوص
  • از نیام کشیده
  • از وسط
  • از وسط خم شدن
  • از وقتی که
  • از هر جهت
  • از هر راه
  • از هر سو تاختن بر
  • از هر سو تحت فشار قرار دادن
  • از هر طرف
  • از هر نظر
  • از هر نظر صحیح
  • از هستی ساقط شد
  • از هستی ساقط کردن
  • از هم باز شدن
  • از هم باز کردن
  • از هم باز کردن چیز تابیده
  • از هم بازکردن
  • از هم بریدن
  • از هم پاشاندن
  • از هم پاشی
  • از هم پاشیدن
  • از هم پاشیده نشدنی
  • از هم جدا
  • از هم جدا کردن
  • از هم جدایی
  • از هم دریدن
  • از هم سوا کردن
  • از هم گسستن
  • از هم گسیختن
  • از هم گسیخته
  • از هم گشا
  • از هم گشودگی
  • از هم گشودن
  • از هم گشودن پاها
  • از همان قرار
  • از همه‌جهت
  • از همه مهمتر
  • از هوا محروم کردن
  • از هوش بردن
  • از هوش رفتگی
  • از هوش رفتن
  • از هوش رفته
  • از هوش و احساس انداختن
  • از یاد بردن
  • از یاد نبردن
  • از یک جنس
  • از یک چشم کور
  • از یک خاصیت
  • از یک خانواده
  • از یک رنگ
  • از یک زمان به زمان دیگر
  • از یک سو
  • از یک سو بسته
  • از یک سو به سوی دیگر
  • از یک سو به سوی دیگر رفتن
  • از یک سوی
  • از یک طرف
  • از یک طرف به طرف دیگر
  • از یک قماش دانستن
  • از یک نوع
  • از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر انتقال دادن
  • از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر انتقال یافتن
  • از-
  • ازائ
  • ازاره
  • ازاره پوش
  • ازاطاق درآمد
  • ازاله
  • ازاله بکارت
  • ازاله بکارت کردن
  • ازاله کردن
  • ازاین رهگذر
  • ازاین سپس
  • ازبک
  • ازبکستان
  • ازبین بردن حشرات موذی
  • ازبین بردن موش
  • ازپا افتادن
  • ازت
  • ازته قلب
  • ازجاکنی
  • ازجلو تا عقب
  • ازجمله
  • ازچیزی درگذشتن
  • ازحسن اتفاق
  • ازحلق
  • ازحیث
  • ازخود رانی
  • ازخود ساختن
  • ازخودبی‌خود
  • ازخودراضی
  • ازخودگذشته
  • ازخوشی غش کرد
  • ازدحام
  • ازدحام کردن
  • ازدحام و حمله کردن
  • ازدر و دیوار
  • ازدروغ گفتن
  • ازدرهم و برهمی درآوردن
  • ازدست دادن
  • ازدست رفتن
  • ازدست ندادن
  • ازدنبال
  • ازدنیارفتن
  • ازدواج
  • ازدواج به خاطر عشق
  • ازدواج دو نفر از دو نژاد مختلف
  • ازدواج را قانونی کردن
  • ازدواج ستیزی
  • ازدواج عرفی
  • ازدواج کردن
  • ازدواج کرده
  • ازدواج محضری
  • ازدواج میان مذهبی
  • ازدواج میان نژادی
  • ازدواج میان نژادی کردن
  • ازدواج ناجور
  • ازدواج ناگزیر
  • ازدواج ناهم کفو
  • ازدواج نکرده
  • ازدواج و فوت
  • ازدواجی
  • ازدولت سر
  • ازدیاد
  • ازذهنش دررفت
  • ازرفتن جلوگیری کردن
  • ازرق
  • ازرهن درآوردن
  • ازریشه درآوردن
  • اززیر در رفتن
  • ازسادگی درآوردن
  • ازسرچیزی گذشتن
  • ازطرف
  • ازطرف‌دیگر
  • ازطرفی هم
  • ازعقب
  • ازعقب کسی رفتن
  • ازعهد دقیانوس
  • ازفرط محبت
  • ازقبیل
  • ازقرارذیل
  • ازقضا
  • ازقلم افتادن
  • ازکار انداختن موتور
  • ازکار گذشته
  • ازکجا؟
  • ازکف دادن
  • ازگیل
  • ازل
  • ازلی
  • ازلی بودن
  • ازلیت
  • ازمن خبرندارد
  • ازمن راضی است
  • ازمن قبیح است
  • ازمیان بردن امید و عمر
  • ازمیر
  • ازن
  • ازنا انداختن
  • ازواج
  • ازواج دماغی
  • ازوم
  • ازهرسو
  • ازهم باز شدن
  • ازهم سواشدن
  • ازهم‌گسیخته
  • ازیاد بردن
  • ازیک طرف
  • اژدر
  • اژدر مار
  • اژدرافگن
  • اژدرانداز
  • اژدرها
  • اژدها
  • اژدهای بالدار
  • اس
  • اس و اساس
  • اسائه ادب
  • اساتید
  • اسارت
  • اسارون
  • اساس
  • اساس بودن
  • اساس موضوع
  • اساس ندارد
  • اساسا
  • اساسنامه
  • اساسی
  • اساطیر
  • اسافل ناس
  • اسامبلاژ
  • اسامی
  • اسانس
  • اسب
  • اسب آبی
  • اسب آموزی
  • اسب ابرش
  • اسب ابلق
  • اسب ابلق خاکستری
  • اسب اپلوسا
  • اسب اخته
  • اسب اصلاح نژاد
  • اسب اصیل
  • اسب بارکش
  • اسب بالدار
  • اسب بان
  • اسب بخار
  • اسب پیر و وامانده
  • اسب تازه نفس
  • اسب تخم کشی
  • اسب تخم گیری
  • اسب تروی
  • اسب تک شاخ
  • اسب تندرو
  • اسب تهیه کردن
  • اسب جنبان
  • اسب جنگی
  • اسب چران
  • اسب چوبی بچگانه
  • اسب چهره
  • اسب دادن به
  • اسب‌دار
  • اسب دریایی
  • اسب‌دوانی
  • اسب دوانی با مانع
  • اسب‌دوست
  • اسب را چیز خورکردن
  • اسب را دارو دادن
  • اسب راهوار و رام
  • اسب رژه و مراسم تشریفاتی
  • اسب ریزاندام
  • اسب زهوار دررفته
  • اسب سان
  • اسب سبک و پرطاقت
  • اسب‌سوار
  • اسب سوار مسلح
  • اسب‌سواری
  • اسب سواری و باری
  • اسب سوغانی
  • اسب عربی
  • اسب قزل
  • اسب کار
  • اسب کاری
  • اسب کالسکه و سواری
  • اسب کرایه ای
  • اسب کرند
  • اسب کوتوله شتلند
  • اسب کوچک
  • اسب کوهی
  • اسب گله داران
  • اسب گهگیر
  • اسب مانند
  • اسب مسابقه
  • اسب نر
  • اسب نیمه رام
  • اسب و کالسکه و نوکران
  • اسب وامانده
  • اسب وامانده و بی ارزش
  • اسب وحشی
  • اسب ویژه گاوچرانان
  • اسب هرکاره
  • اسباب
  • اسباب‌آلات
  • اسباب آمرزش
  • اسباب اصلاح کننده
  • اسباب اعمال فشار
  • اسباب امرار معاش
  • اسباب ایجاد مضیقه و دست تنگی
  • اسباب‌بازی
  • اسباب بازی جنباندنی
  • اسباب بچه
  • اسباب برشته کننده
  • اسباب تفریح
  • اسباب توالت
  • اسباب جردهنده
  • اسباب چاک دهنده
  • اسباب چوبی و جلادار
  • اسباب‌چینی
  • اسباب حرف شدن
  • اسباب حمام و توالت
  • اسباب خانه
  • اسباب خجلت
  • اسباب خنده
  • اسباب رضایت
  • اسباب زحمت
  • اسباب سابنده و شوینده
  • اسباب سفر
  • اسباب‌سفره
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 35
  • 36
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

regression fermion private POV nepenthe negative invalid gym stable stich induction intellect relinquish bear tuna قمار ترنجبین فکر کردن سوخاری ماهیتابه کشیش محله پولک شیرکاکائو دستیار دندان پزشک سوءاستفاده آب‌رسان التماس ضایع شدن ماکت
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.