جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "خ"
خ
خائف
خائن
خائن به معشوق
خائن به همسر
خائن در ازدواج و عشق
خائنانه
خاتم
خاتم ساز
خاتم کار
خاتم کاری
خاتم کردن
خاتمتا
خاتمه
خاتمه پذیر
خاتمه پذیرفتن
خاتمه دادن
خاتمه دادن به خدمت
خاتمه دهنده
خاتمه مرحله دار
خاتمه ناپذیری
خاتمه نیافته
خاتمه یافتن
خاتمه یافته
خاتون
خاج
خاج سان
خاج شویان
خاج کمان
خاجدیس
خاجی
خاخام
خاخام اعظم
خاخام ها
خاخامی
خاد
خادم
خادم دربار یا کاخ های سلطنتی
خادم کلیسا
خادم مسلکی
خادمه
خادمه دربار سلطنتی
خار
خار انداز
خار بته
خار پولوس
خار زدن
خار غلتان
خار فلزی
خار کردن
خار و دنده
خارا
خاراگوش
خاراندن
خارایی
خاربست
خاربن
خارپشت
خارپوست
خارتوت
خارج
خارج از
خارج از انتظار
خارج از برنامه
خارج از جای تعیین شده
خارج از جای سرپوشیده
خارج از حد
خارج از خیابان اصلی
خارج از دادگاه
خارج از دسترس قانون
خارج از ذهن و مغز انسان
خارج از زمین بازی
خارج از زناشویی
خارج از صف
خارج از صلاحیت دادگاه
خارج از ضرب
خارج از فصل توریستی
خارج از فصل خود
خارج از فهم بشر
خارج از قوه بیان انسان
خارج از قوه تعقل
خارج از قوه تفکر و تصور
خارج از کشور
خارج از کنترل
خارج از محدوده قانون
خارج از مرکز
خارج از منزل
خارج از نزاکت
خارج از نوبت وارد صف شدن
خارج ازصف
خارج ازقاعده
خارج ازمقام
خارج ازموضوع
خارج ازوصف
خارج الارضی
خارج بودن از
خارج شدن
خارج شدن آب و گاز
خارج شدن با بی ادبی
خارج شدن با زرنگی
خارج شدن به تدریج
خارج فضایی
خارج قسمت
خارج کردن
خارج کردن با فشار
خارج کردن پول از گردش
خارجه
خارجی
خارچشم
خارخسک
خاردار
خاردار کردن
خاردر گیاه
خاردشت
خارسان
خارش
خارش آور
خارش دادن
خارش دار
خارش کردن
خارش مانند
خارشتر
خارطوم
خارفلز
خارق العاده
خارکش
خارکن
خارماهی
خارناک
خارنده
خاره
خاره زدن
خاره زنی
خاری
خاریدن
خازا
خازن
خازنده
خازه ای
خازه کردن
خاستگاه
خاستن
خاسته
خاش
خاشاک
خاشاک زار
خاشع
خاشعانه
خاشه
خاص
خاص وعام
خاصره
خاصه
خاصه خرجی
خاصه ململ
خاصه و خرجی
خاصیت
خاصیت آرد شدن
خاصیت آهن ربایی
خاصیت ارتجاعی
خاصیت اسیدی
خاصیت بخشیدن
خاصیت جبر
خاصیت جذب
خاصیت روغنی
خاصیت شب نمایی
خاصیت قطبی
خاصیت گرد شدن
خاصیت مغناطیسی
خاصیت منحصر به فرد
خاصیت مومی
خاصیت همگانی
خاضع
خاطر
خاطر عاطر
خاطر نشان کردن
خاطرات
خاطرات کتبی
خاطرات نویس
خاطرجمع
خاطرجمع بودن
خاطرجمع شدن
خاطرجمع کامل
خاطرجمع کردن
خاطرجمعی
خاطرخواه
خاطرخواه کردن
خاطرخواهی
خاطرم جمع است
خاطرنشان کردن
خاطره
خاطره انگیز
خاطره چیزی را گرامی داشتن
خاطره کسی را گرامی داشتن
خاطره گویی
خاطی
خاقان
خاک
خاک آلود
خاک آهک دار
خاک آیینی
خاک اره
خاک اطراف گیاه را بیل زدن
خاک انباشت
خاک انداز
خاک بر سر
خاک بر سرت!
خاک برسرش
خاک برگ
خاک پرستی
خاک پوشیده از چمن
خاک چینی
خاک چینی سازی
خاک دان
خاک دیوار
خاک دیواره
خاک رس
خاک رست
خاک ریشه دار
خاک زغال
خاک زغال سنگ
خاک زی
خاک سرخ
خاک سیاه
خاک شدن
خاک صفت
خاک طلادار
خاک عالم
خاک کردن
خاک کش
خاک کشاورزی
خاک کمیاب
خاک کوددار
خاک کوزه گری
خاک گازری
خاک گلدانی
خاک مانند
خاک مرده
خاک معدن
خاک میان دو شیار
خاک نسوز
خاک نما
خاک نمد مالی
خاک و خل
خاک و سنگ
خاک و مواد ریخته شده از کوه
خاکبردار
خاکبرداری
خاکبرداری کردن
خاکپوز
خاکروبه
خاکروبه بر
خاکروبه دان
خاکروبه گردآوری کردن
خاکرویه
خاکریز
خاکریز جان پناه
خاکریز جلو سنگر
خاکریزی
خاکریزی کردن
خاکزاد
خاکسار
خاکسارگاه
خاکسان
خاکسپار
خاکسپاری
خاکستر
خاکستر آتشفشانی
خاکستر شدن
خاکستر کردن
خاکستر مانند
خاکستر مرده
خاکستردان
خاکسترگاه
خاکسترگر
خاکستری
خاکستری تیره
خاکستری رنگ
خاکستری رنگ شدن
خاکستری فامی
خاکستری مات
خاکستری مایل به آبی
خاکستری مایل به قهوه ای
خاکشو
خاکشی
خاکشیر
خاکشیر تلخ
خاکشیر طبی
خاکشیر لغزان
خاکشیر لندنی
خاکشیر مرتع
خاکشیر مزاج
خاکه
خاکه زغال
خاکه زغال سنگ
خاکه گچ
خاکی
خاکی بودن
خاکی رنگ
خاکی کردن
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی