جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف
بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف
خرید با تخفیف
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "خ" (صفحه 9)
خواهان ساز
خواهان سازی
خواهان شدن
خواهان کردن
خواهان موفقیت کسی
خواهانی
خواهد
خواهد -
خواهر
خواهر اندر
خواهر خوانده
خواهر روحانی
خواهر سلطان
خواهر ناتنی
خواهران برونته
خواهرانه
خواهرزاده
خواهرزن
خواهرشوهر
خواهروار
خواهری
خواهش
خواهش کردن
خواهش کردن از
خواهش کردن با فروتنی
خواهش می کنم
خواهشمند بودن
خواهکار همیشگی
خواهکاره
خواهکاری
خواهم
خواهم-
خواهند-
خواهی
خواهی نخواهی
خوب
خوب آموخته
خوب است
خوب افتادن در عکس
خوب انتخاب شده
خوب انجام شده
خوب برای سلامتی
خوب برای عکاسی
خوب بسته بندی کردن
خوب بودن آب و هوا
خوب به هم جفت شدن دندان ها
خوب تلقی کردن
خوب جا دادن
خوب جفت شدن دندان ها
خوب رفتار کردن
خوب ریز شده
خوب زیستن
خوب ساخت
خوب ساخته شده
خوب سیرت
خوب شدن
خوب صورت
خوب کار
خوب کردکه رفت
خوب کردن
خوب کردن دید
خوب لباس پوشیدن
خوب مبلمان شده
خوب منظر
خوب مواظبت کردن
خوب نگهداری شده
خوب و بد قاتی
خوب و پردوام
خوب و دلپسند
خوب-
خوبترین
خوبرو
خوبروی
خوبی
خوبی کردن
خوبیت
خوبیت داشتن
خوپذیر
خوچه
خود
خود آگاه
خود استوار
خود استواری
خود انجام
خود انگاره
خود انگاشتی
خود ایمنی
خود برانداز
خود براندازانه
خود برتر انگاری
خود برتر بینی
خود برتر پندار
خود بزرگ بین
خود بزرگ بینی
خود بزرگ دانی
خود بساز
خود به خود
خود بیمار انگار
خود بیمار انگاری
خود پدافند
خود تابی
خود جازنی
خود جاویدساز
خود جنبایی
خود جنبی
خود خرسند
خود خودم
خود دوستی
خود را آماده کردن
خود را با محیط جور کردن
خود را باختن
خود را بالا کشیدن از
خود را بر خاک افکندن
خود را به جای دیگری جا زدن
خود را به خاک افکندن
خود را به کوچه علی چپ زدن
خود را به ناخوشی زدن
خود را به... زدن
خود را پایین آوردن
خود را پست و حقیر کردن
خود را پست و خفیف کردن
خود را تحمیل کردن
خود را جا زدن
خود را جا کردن
خود را جمع کردن
خود را خفیف کردن
خود را خوار کردن
خود را سرگرم کردن
خود را شستن
خود را عقب کشیدن
خود را کشاندن
خود را کنار کشیدن
خود را کوچک کردن
خود را گرفتن
خود را گم کردن
خود را منفجر کردن
خود را وادار کردن
خود رنگ
خود ساز
خود سازمانی
خود شیدا
خود فروش
خود فروشی
خود کرد
خود کشته
خود کوب
خود کوچک بینی
خود گرایی
خود گروی
خود گزیده
خود گزین
خود گفته
خود گول زننده
خود ما
خود مداری
خود مرکز
خود مرکزی
خود مهم شماری
خود نوشت
خود وابستگی
خود وزن
خود ویرانگر
خود ویرانگرانه
خودآئینانه
خودآئینی
خودآرا
خودآرایی
خودآرایی بیش از حد
خودآرایی کردن
خودآزاری
خودآزمایی
خودآغاز
خودآگاهانه
خودآگاهی
خودآموخته
خودآموز
خودآموز فرانسه
خودآیند
خودآیندی
خوداتکا
خودارضایی
خوداشتغالی
خودالقایی
خودانگیختگی
خودانگیخته
خودانگیز
خودانگیزانه
خودایستا
خودایستایی
خودایمن
خودباش
خودباشانه
خودباشی
خودباوری
خودبخود
خودبخود شروع شونده
خودبخودی
خودبزرگ بین
خودبزرگ بینی
خودبزرگ شمار
خودبسنده
خودبه خود
خودبیانی
خودبین
خودبینی
خودپرداز
خودپرست
خودپرستانه
خودپرستی
خودپرواری
خودپرواز
خودپسند
خودپسندانه
خودپسندی
خودپناه
خودپناهی
خودپوش
خودپیدا
خودپیشاوری
خودپیشران
خودت
خودت را
خودتان
خودتان را
خودتباهی
خودتلقینی
خودجاکن
خودجوش
خودجوشی
خودچسب
خودخواسته
خودخوانده
خودخواه
خودخواه و مزور
خودخواهانه
خودخواهی
خودخور
خودخوری
خودخوری کردن
خوددار
خوددارانه
خودداری
خودداری کردن
خودداری کردن از کار
خودداری کننده از قضاوت
خوددلسوزی
خودرای
خودرایی
خودرو
خودرو دارای تختخواب
خودرو زرهی
خودرو سواری
خودروسازی
خودروی
خودزا
خودزاوری
خودزندگی نامه
خودزیستنامه
خودساخته
خودسالاری
خودسامان
خودستا
خودستایانه
خودستایی
خودستایی کردن
خودستیزی
خودسر
خودسرانه
خودسری
خودسنجی
خودسنگش
خودسوز
خودسوزی
خودش
خودش را
خودشان
خودشخص
خودشکن
خودشکنانه
خودشکنی
خودشناسی
خودشیرینی
خودشیرینی کردن
خودشیفتگی
خودشیفته
خودعزیز کن
خودفدایی
خودفرتور
خودفرمان
خودفرمانی
خودفروز
خودفروشی کردن
خودفریفتگی
خودکار
خودکار بودن
خودکار سازی
خودکار کردن
خودکاری
خودکام
خودکامبخش
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
timesaving
time is money
time-consuming
tilework
tightness
thyroid
forever chemical
green flag
work wife
snackable
inspo
lewk
slop
forest fire
suffixation
قند
قاطر
صابون
برهه
برگزاری
برگزار شدن
برگزارکننده
بزاق
بلیت
بنیادگذار
بنیادگذاری
بوییدن
بهرهمند
بهره ور
بهره وری