امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Formulaic

ˌfɔːrmjəˈleɪɪk ˌfɔːmjəˈleɪ-ɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مثل یا وابسته به فرمول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد formulaic

  1. adjective Being of no special quality or type
    Synonyms: average, common, commonplace, cut-and-dried, garden, garden-variety, indifferent, mediocre, ordinary, plain, routine, run-of-the-mill, standard, stock, undistinguished, unexceptional, unremarkable

ارجاع به لغت formulaic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «formulaic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/formulaic

لغات نزدیک formulaic

پیشنهاد بهبود معانی