آخرین به‌روزرسانی:

Mincing

ˈmɪnsɪŋ ˈmɪnsɪŋ

گذشته‌ی ساده:

minced

شکل سوم:

minced

سوم‌شخص مفرد:

minces

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ناز، نازدار، پرادا‌واطوار، قیمه‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a mincing walk

راه رفتن همراه با ادا و اطوار

a meat-mincing knife

کارد گوشت‌خردکنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mincing

  1. adjective affected, pretentious
    Synonyms:
    artificial insincere unnatural stilted genteel dainty delicate nice particular fastidious fussy precious finicky finical la-di-da persnickety squeamish effeminate sissy too-too
    Antonyms:
    unaffected unpretentious extroverted

سوال‌های رایج mincing

گذشته‌ی ساده mincing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده mincing در زبان انگلیسی minced است.

شکل سوم mincing چی میشه؟

شکل سوم mincing در زبان انگلیسی minced است.

سوم‌شخص مفرد mincing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد mincing در زبان انگلیسی minces است.

ارجاع به لغت mincing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mincing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mincing

لغات نزدیک mincing

پیشنهاد بهبود معانی