جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 28)
موازنه کردن
موازی
موازی بودن
موازی کردن
موازین
مواشی
مواصلت
مواضعه
مواظب
مواظب بودن
مواظب رفتار خود بودن
مواظب کسی بودن از دور
مواظبت
مواظبت کردن
مواعد
موافق
موافق با
موافق باد
موافق بودن
موافق بودن با
موافق بودن با پیشنهاد
موافق بودن با عقیده
موافق بودن به طور کلی
موافق جریان باد
موافقت
موافقت آمیز
موافقت رسمی
موافقت ضمنی کردن
موافقت کردن
موافقت کردن با بی میلی
موافقت کردن با پیشنهاد
موافقت کردن با عقیده
موافقت کردن به طور رسمی
موافقتنامه
موافقی؟
مواقع
مواقعه
موالید
موانست
موانع
مواهب
موئیدن
موبایل
موبد
موبر
موبه مو در حافظه
موبیز
موبیز کردن آرد و غلات
موبین
موبینانه
موبینی
موپوش
موت
موت موضعی
موتت
موتسارت
موتلف
موتمن
موتو
موتور
موتور احتراق داخلی
موتور افروزگر
موتور بخار
موتور برقی
موتور برون تنه
موتور پیستونی
موتور توربوجت پروانه دار
موتور جت
موتور جت توربینی
موتور جت چرخشزا
موتور خودمهار
موتور دار کردن
موتور درونسوز
موتور دیزل
موتور ریزه کردن
موتور سیکلت اسکورت
موتور سیکلت بسیار کوچک
موتور سیکلت سبک
موتور سیکلت سوار
موتور سیکلت صحرایی
موتور فرعی
موتور کنترل کننده
موتور گازوئیلی
موتور گازی
موتورخانه
موتورسوار
موتورسواری کردن
موتورسیکلت
موتورگازی
موتوری
موتوری سازی
موتوری کردن
موتوریزه
موتوریزه کردن
موتی
موثر
موثر بودن
موثر در مورد دارو
موثر شدن
موثر کردن
موثر و ساده
موثرانه
موثق
موثق ترین
موثقیت
موج
موج آلفا
موج آورده
موج احساسات
موج الکترومغناطیسی
موج الکتریکی مغز
موج انداختن
موج انفجار
موج بافته شده در پارچه
موج بتا
موج بزرگ
موج بلند
موج جدید
موج جزر و مدی
موج خزنده
موج دلتا
موج زدن
موج زنی
موج زیرکش
موج سر سفید
موج سوار
موج سواری
موج سواری کردن
موج شکن
موج صوت
موج ضربه ای
موج غلتان
موج کوبشی
موج کوتاه
موج کوچک
موج گیر
موج مانند
موج متوسط
موج ناگهانی
موج نور
موج وار حرکت کردن
موج های هوایی
موج هوای گرم
موج یاب
موجب
موجب آزردگی شدن
موجب احساس تحسین شدن
موجب احساس ترحم شدن
موجب احساس حزن شدن
موجب احساس خشم شدن
موجب ارتعاش
موجب بد بیاری شدن
موجب بدشانسی
موجب بدگواری
موجب به دست آوردن محصول شدن
موجب به فروش رفتن شدن
موجب بیماری همه گیر
موجب تخفیف جرم
موجب ترس و نگرانی بی جا
موجب تعدیل شدن
موجب تغییر
موجب تغییر تدریجی شدن
موجب تغییر جهت شدن
موجب تفریح شدن
موجب تفریح و تفرج شدن
موجب تهدید شدن
موجب حصول نتیجه شدن
موجب حواس پرتی
موجب خجالت شدن
موجب خشم شدن
موجب خنده
موجب دردسر
موجب دلخوری
موجب دلهره
موجب رنج و فلاکت
موجب رنجش شدن
موجب سردرگمی شدن
موجب سریدن شدن
موجب شدن
موجب شدن با عمل غیر منتظره
موجب شکست کسی شدن
موجب شگفتی و تحسین
موجب صرفه جویی در وقت
موجب ضرر
موجب غم
موجب کامیابی
موجب گمراهی شدن
موجب مباهات
موجب مرگ
موجب مسرت
موجب نابودی
موجب نومیدی
موجب وقفه
موجب هراس و انزجار
موجب یبوست شدن
موجبات
موجد
موجد آهن ربایی
موجدار
موجدار بودن
موجدار شدن
موجدار کردن
موجداری
موجر
موجره
موجز
موجز و کمی مبهم
موجک
موجل
موجود
موجود آلی تک
موجود افسانه ای
موجود بودن
موجود بودن در
موجود جاوید
موجود جهش یافته
موجود خون آشام
موجود خیالی
موجود داشتن
موجود در سازواره زنده
موجود ذره بینی
موجود زنده
موجود ضعیف و کم رشد
موجود فانی
موجود فضایی
موجود ولی ناآشکار
موجودات
موجودات ریز و انسان مانند
موجودتاگی
موجودی
موجودی انبار
موجودی اوراق بهادار
موجودی دار کردن فروشگاه
موجودی در حساب بانکی
موجودی شراب
موجودی فروشگاه
موجودیت
موجودیت ملی
موجودیت نا آشکار
موجه
موجه از نظر استدلال
موجه بودن
موجه دانستن
موجه ساز
موجه شمردن
موجه کردن
موجه نشان دادن
موجه نما
موجی
موجی بودن
موجی شدن
موجی کردن
موچ
موچ زدن پرنده کوچک
موچول
موچین
موچینه
موحد
موخر
موخره
موخشک کن
مودار
مودب
مودب بودن
مودب و خوش برخورد
مودب و فرهیخته
مودب و مهربان نسبت به زنان
مودبانه
مودبانه از نظر حرف
مودت
مودت آمیز
مودی
موذن
موذی
موذیانه
موذیگری
مور
مور درودگر
مور شناسی
مورال
مورب
مورب بودن
مورتادلا
مورتل
مورث
مورچال
مورچه
مورچه خوار
مورچه سواری
مورچه و زنبور کارگر
مورخ
مورد
مورد ... قرار گرفتن
مورد آزمایش
مورد اتهام
مورد اجاره
مورد اجحاف
مورد اجحاف قرار دادن
مورد احتیاج
مورد ادعا
‹
1
2
...
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
batt
behind-the-scenes
beholder
bell captain
below
beneath
bereavement
beside
bestie
board a plane
boldface
bon voyage
guidance
growing
groundwork
ناخواسته
ناودان
نرده
نروژ
دلیل
درک کردن
درجه لیسانس
خانم
خوشبخت
جرات داشتن
حیلهگر
جواب
جوش
حماقت
حال کردن