جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 25)
ملایم در طعم
ملایم در مزه
ملایم رفتار
ملایم سازی
ملایم شدن
ملایم کردن
ملایم و خوشایند
ملایم و سالم
ملایم و مهربان کردن
ملایمت
ملبس
ملبس به
ملبس به لباس مناسب
ملبس شدن
ملبس کردن
ملبورن
ملت
ملت ثروتمند
ملت دارا
ملت گرایانه
ملت گرایی
ملتجی
ملتجی شدن برای داوری
ملتجی شدن برای نظرخواهی
ملتحم
ملتحمه
ملتحمه چشم
ملتزم
ملتزم رکاب
ملتزمین
ملتزمین رکاب
ملتفت
ملتقا
ملتمس
ملتمسانه
ملتوی
ملتهب
ملتهب شدن
ملتهب کردن
ملجا
ملچ ملچ کردن
ملچ ملوچ
ملچ ملوچ کردن
ملچ و ملوچ کردن
ملح
ملح اسید سولفوریک
ملح زدن
ملحد
ملحق
ملحق شدن به
ملحق شدن دوباره به
ملحق کردن
ملحق کردن کشور
ملحق کردن ناحیه
ملحقات
ملحوظ
ملحوظات
ملخ
ملخص
ملخص کردن
ملخص و مجمل
ملزم
ملزم از نظر قانونی
ملزم به انضباط خشک کردن
ملزم به خدمت کردن
ملزم کردن
ملزم کردن با تهدید
ملزم کردن با زور
ملزوم
ملزومات
ملس
ملس کردن
ملصق
ملعبه
ملعبه کردن
ملعبه کردنی
ملعبه کننده
ملعنت
ملعون
ملعون شناختن
ملغمه
ملغمه سازی
ملغمه شدن
ملغمه کردن
ملغی
ملغی سازی
ملغی کردن
ملغی کردن رای افسر مادون
ملغی کردن رای دادگاه فرعی
ملغی کننده
ملفوظ
ملفوفه
ملقب
ملقب کردن
ملک
ملک اجاره ای
ملک ارثی
ملک استیجاری
ملک الحارس
ملک الشعر
ملک الشعرا
ملک الموت
ملک المورخین
ملک تحت سرپرستی کفیل
ملک طلق
ملک کرایه ای
ملکزاده
ملکوت
ملکوتی
ملکوک
ملکول شکنی کردن
ملکولی
ملکه
ملکه در حال سلطنت
ملکه زنبورها
ملکه زیبایی
ملکه مادر
ملکه وار
ملکی
ملکیت
ملمع
ململ
ملموس
ملنگ
ملواح
ملوان
ملوان آموزش دیده
ملوان بی تجربه
ملوان تازه کار
ملوان زیر دریایی
ملوان ساده
ملوان کشتی بادبان دار
ملوان گوندولا
ملوان مزدور ناو
ملوان نیروی دریایی
ملوان وظیفه
ملوان همقطار
ملوان همکار
ملوان هند شرقی
ملوانی
ملوث
ملوث کردن
ملودرام
ملودی
ملودی دار
ملودی وار
ملوس
ملوط
ملوک الطوایفی
ملوکانه
ملول
ملول شدن
ملول کردن
ملول و خسته کردن
ملون
مله
ملهم
ملی
ملی سازی
ملی کردن
ملیت
ملیت ها
ملیح
ملیله
ملیله دوزی
ملیله دوزی کردن
ملیله کاری
ملین
ملیون
ممات
ممارست
ممارست کردن
مماس
مماس ازلی
مماس بودن
مماس بودن با
مماسی
مماشات
ممالک متحده بریتانیا
ممانعت
ممانعت به عمل آوردن
ممانعت کردن
ممتاز
ممتاز بودن
ممتاز کردن
ممتاز کردن سهام
ممتازترین
ممتحن
ممتحن شدن
ممتد
ممتنع
ممثل
ممد
ممدوح
ممدود
ممر
ممر درآمد
ممرز
ممزوج
ممسک
ممسک الاعنه
ممسکانه
ممضی
ممفیس
ممکن
ممکن بودن
ممکن پنداشتن
ممکن ساختن
ممکن شدن
ممکن کردن
ممکن نبودن
ممکنه
ممل
مملک
مملکت
مملو
مملو از
مملو از هراس و انزجار کردن
مملو بودن
مملو شدن
مملو کردن
مملوسازی مجدد
مملوک
ممنتم
ممنوع
ممنوع الفروش سازی
ممنوع الورود
ممنوع الوکاله شدگی
ممنوع الوکاله کردن
ممنوع کردن
ممنوعات
ممنوعه
ممنوعه از نظر منطقه
ممنوعیت
ممنوعیت فروش مشروبات الکلی
ممنون
ممنونم
ممنونیت
ممه
ممهد
ممهور
ممیز
ممیز عنه
ممیزه
ممیزی
من
من آیینی
من بعد
من تبع
من جمله
من حیث المجموع
من خودم
من در آوردی
من درآوردی
من رفتم
من غیر رسم
من که
من گرایانه
من گرایی
من من
من من کردن
من من کردن هنگام حرف زدن
من من کردن هنگام سخن
من من کننده
منابع
منابع طبیعی
منابع مالی
منات
مناتی
مناجات
مناجات موزون ولی بی موسیقی
منادم
منادمت
منادی
منار
منار پیروزی
منارچه
منارسنگ
مناره
منازعه
منازل
مناسب
مناسب از نظر لباس
مناسب برای
مناسب برای ازدواج
مناسب برای زیر آب
مناسب برای عشق
مناسب برای عشق بازی
مناسب بودن
مناسب جنگ
مناسب خدا
مناسب کردن
مناسبات
مناسبت
مناسبت زمانی
مناسک
مناسک گذر
مناصفه
مناط
مناظر و مرایا
‹
1
2
...
22
23
24
25
26
27
28
...
33
34
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
affiliate
drop shipping
kid
hall of residence
dormitory
refer
simple pleasure
currently
curricular
curvy
custodial sentence
cryptic
courteous
counterintuitive
commemoration
دوش گرفتن
خوشبختانه
خنگ
زرنگ
شاداب
عقربه ساعت شمار
غرفه
فروش
قاق
قبرس
قبلی
قرقره
قزاقستان
قولنج
قیمت