جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻🎓
خرید اشتراک
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 30)
موضوع عمده
موضوع مرافعه
موضوع مورد بحث دادگاه
موضوع مورد علاقه شدید
موضوع مورد مراجعه
موضوع وابسته
موضوعات کتاب
موضوعی
موضوعیت
موطلائی
موطلائی بودن
موطلایی
موطن
موطن اصلی
موظف
موظف کردن
موعد
موعد پرداخت
موعد پرداخت حقوق
موعد پرداخت مزد
موعد مقرر
موعظه
موعظه اخلاقی کردن
موعظه پردازی
موعظه خسته کننده و طولانی
موعظه عیسی در بالای کوه
موعظه کردن
موعظه مانند
موعظه مجلس ختم
موعود
موعود باور
موعود باورانه
موعود باوری
موفق
موفق بودن
موفق حتمی
موفق شدن
موفق شونده
موفق نشدن
موفقیت
موفقیت آمیز
موفقیت آمیز بودن
موفقیت درخشان
موفقیت عظیم
موفقیت مشعشع
موفقیت ناگهانی
موفلون
موقت
موقتا
موقتا اقامت کردن
موقتا تار کردن چشم
موقتا تعطیل کردن
موقتا کور کردن چشم
موقتی
موقر
موقر و آرام
موقرانه
موقع
موقع شناس
موقع شناسی
موقع طلب
موقع مناسب
موقع نشناسی
موقعیت
موقعیت از نظر باد و آفتاب
موقعیت برتر
موقعیت برجسته
موقعیت حیاتی
موقعیت خوب
موقعیت درجه دو
موقعیت شغلی
موقعیت ممتاز
موقعیت مناسب
موقعیت واقعی
موقوف
موقوف المعانی
موقوف علیه
موقوف کردن
موقوفه
موک لوک
موکاری
موکب
موکت
موکد
موکد کردن
موکدا
موکل
موکول
موکول بودن به
موکول سازی به روز دیگر
موکول کردن
موکول کردن به بعد
موکول کردن لایحه به بعد
موگادیشو
موگه
مول
مولا
مولانا
مولتی پلکس
مولد
مولد انقباض و مانع ترشح
مولد برق
مولد غده
مولد کربنات آهک
مولدات
مولداوی
مولش
مولع
مولف
مولفات
مولفه
مولکول
مولکول را شکستن
مولم
مولود
مولود شدن
مولودی
موله
موله نشانده
مولی
مولی علیه
مولیدن
مولیر
مولینکس
موم
موم اندر آب
موم اندود
موم بال
موم برای مهر و موم کردن
موم زدن
موم زده
موم سان
موم سانی
موم سفید
موم کافوری
موم مانند
موم مانندی
موم معدنی
مومان
مومک
مومن
مومنان
مومو
مومی
مومی الیه
مومیا
مومیائی سازی
مومیائی کننده
مومیایی
مومیایی شدن
مومیایی کردن
مون
مون بندی کردن
مون کردن
موناکو
مونت
مونت کارلو
مونتاژ
مونتاژ کردن
مونتانا
مونترال
مونتسرات
مونته نگرو
مونث
مونروویا
مونس
مونسن یور
مونگول
مونو
مونو نوکلئوز
مونواکسید کربن
مونوتیپ
مونوریل
مونوکسید
مونومانی
مونه
مونه ای
مونه بودن
مونه شدن
مونی
مونیتور
مونیخ
موهای خود را سیخ کردن
موهبت
موهبت الهی
موهبت دادن
موهبت داشتن
موهر
موهن
موهن در سخن
موهن در نوشته
موهوب
موهوب له
موهوم
موهوم پرست
موهوم پرستی
موهومات
موهون
موی بافته
موی بافته و آویخته در پشت سر
موی بالای پیشانی
موی بدن جانور
موی بلند دم
موی بلند و نوک تابیده
موی بین
موی پشت مچ پای اسب و خر
موی پف کرده درآرایش
موی چتری در کودکان و زنان
موی خرگوش آنقوره
موی خود را کندن
موی دم اسبی درآرایش گیسو
موی دم و یال اسب
موی دماغ
موی دماغ شدن
موی ریخته
موی زبر
موی زبر حیوان
موی زبر گیاه
موی زبر مسواک
موی زرد مایل به سفید
موی زهار
موی ژولیده
موی سان
موی سربازی
موی سنج
موی فرق سر
موی کوتاه
موی کوتاه مردانه
موی گردن سگ
موی گوی در معده گاو
موی ماشین شده
موی ماشینی
موی مانند
موی نرم
موی وز کرده
مویچه
موید
مویرگ
مویز
مویزک
مویش گرای
مویشی
مویک
مویناک
مویه
مویه آمیز
مویه درناله گرگ و سگ
مویه کردن
مویی
موییدن
موییدن با صدای بلند
مویین
مویینه
مه
مه -
مه آلود
مه آلود شدن
مه آلود کردن
مه پاره
مه پرتو
مه پیکر
مه جبین
مه جهان
مه خفیف
مه دود
مه دودی
مه رو
مه روی
مه ساحلی
مه غلیظ
مه فراگرفتن
مه کشند
مه گرفت
مه گرفت کردن
مه گرفتگی
مه گرفتن
مه گرفته
مه گرفته شدن
مه گرفته کردن
مه لقا
مه مانند
مه منظره
مه نما
مه و برف
مها
مهاجر
مهاجر اولیه
مهاجر به کشوری دیگر
مهاجر سیاسی
مهاجر غیر قانونی مکزیکی
مهاجران همراه
مهاجرت
مهاجرت کردن
مهاجرت یهودیان به اسرائیل
مهاجرتی
مهاجرمحله
مهاجرنشین
مهاجم
مهاجمه
مهاد
‹
1
2
...
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
uniqueness
glair
repetitiveness
transgressiveness
quiz show
toolkit
beach chair
early bird
bless
bummer
redundant
queue
body
alpha
view
ازدواج
عملکرد
سپس
گلدوزی
حالت تهوع
عصبانی
دقیقا
کت و شلوار
گوشت راسته
صفت
منزوی
گل شیپوری
شنبلیله
ژلاتین
علوم انسانی