شکل جمع:
sakesمنظور، دلیل، خاطر، جهت، برای، بهمنظور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
for the sake of friendship
بهخاطر دوستی
to toil for the sake of money
برای پول جان کندن
for my mother's sake
بهخاطر مادرم
for god's (or heaven's or pete's) sake!
تو را به خدا!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sake