شکل جمع:
behalvesبابت، از طرف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I speak in his behalf.
از جانب او حرف میزنم.
On behalf of the bride and the groom, I wish to thank all the guests.
به نمایندگی عروس و داماد از همهی مهمانان تشکر میکنم.
از سوی، به جانبداری از
به نمایندگی از، به وکالت از، از سوی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «behalf» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/behalf