فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tuckered Out

ˌtʌkərd ˈaʊt ˌtʌkəd ˈaʊt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خسته، کوفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He had to find a bench to sit on, the poor, tuckered out little guy.

باید یک صندلی پیدا می‌کرد تا بنشیند؛ بیچاره‌ خیلی خسته بود.

After two hours she was all tuckered out and ready for bed.

بعد از دو ساعت کاملاٌ خسته و کوفته شده بود و برای خوابیدن آماده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tuckered out

  1. adjective worn out
    Synonyms:
    tired exhausted fatigued drained spent weary beat wiped out pooped burned out overworked run-down drooping droopy sleepy drowsy enervated collapsing played out dog-tired finished asleep dead on one’s feet done in done for wasted exasperated

ارجاع به لغت tuckered out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tuckered out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tuckered-out

لغات نزدیک tuckered out

پیشنهاد بهبود معانی