جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "و" (صفحه 13)
ولو شدن
ولو کردن
ولود
ولوله
وله
ولی
ولی الله
ولی النعم
ولی باز
ولیعهد
ولیعهد در وراثت و جانشینی
ولیعهدی
ولیک
ولیکن
ولیمه
ولینعمت
ولینگتن
وم آور
ون
وند
وند مجموع
وندایک
وندسار
ونزوئلا
ونک
ونکوور
ونگ
ونگ زدن
ونگ ونگ
ونگ ونگ کردن
ونگ ونگ کردن سازهای زهی
ونگ ونگ کردن کودک
ونگو
ونگوگ
ونگی
وننگ
ونوس
ونیز
ونیزی
وول خور
وول خوردن
وول خوردن تند و ناگهان
وول خورنده
وول خوری
وول زدن
وول زنی
وول وول
وه
وه!
وهاب
وهابی
وهله
وهم
وهم آور
وهم اندیشی
وهم انگیز
وهم پردازی کردن
وهم زده شدن
وهم زده کردن
وهم و خیال
وهمناک
وهمی
وهنگ
وهنل
وهیرش
وهیرش بسامد
وهیرنده
وهیره
وهیری
وی
وی ستود
وی ستودی
وی ستودین
ویار
ویار داشتن
ویبراتو
ویبرافون
ویپ
ویتامین
ویتامین A
ویتامین ایچ
ویتامین B
ویتامین C
ویتامین D
ویتامین E
ویتامین K
ویتامین ث
ویتامین دار
ویترین
ویترین آرا
ویتنام
ویچار
ویچاردگان
ویچاردگر
ویچاردن
وید
ویدا شدن
ویدش
ویدیو
ویدیویی
ویر
ویر گرفتن
ویراژ
ویراژ دادن
ویراژ رفتن
ویراست
ویراستار
ویراستارنگاشت
ویراستاره
ویراستاری
ویراستاری کردن
ویراستاری مجدد
ویراستن
ویران
ویران سازی
ویران سازی عمدی به خاطر بد کارکردن
ویران شدن
ویران کردن
ویران کردن با توطئه
ویران کردن با شدت
ویران کردن در اثر آتش سوزی
ویران کردن ساختمان
ویران نشدنی
ویران نکردنی
ویرانگر
ویرانگرانه
ویرانگری
ویرانگری توفان
ویرانگری کردن
ویرانه
ویرانی
ویرانی بزرگ
ویرانی پذیر
ویرایش
ویرایش کردن
ویرایشگر
ویرایشی
ویرایی
ویرئو
ویرجینیا
ویرجینیای غربی
ویرک
ویرگو
ویرگول
ویرگول بالا
ویرگول وارونه
ویروس
ویروس اپستین - بار
ویروس شناس
ویروس شناسی
ویروس کرونا
ویروس کش
ویروسی
ویری
ویز ویز
ویزا
ویزا کردن
ویزر
ویزیت
ویزیت دکتر
ویزیت کردن
ویزیتور
ویژ
ویژ کردن
ویژگانه
ویژگانی
ویژگاهی
ویژگی
ویژگی ارثی
ویژگی توری دوزی
ویژگی چیزی بودن
ویژگی روانی
ویژگی سخن و رفتار
ویژگی عمده
ویژگی غنایی شعر
ویژگی فردی
ویژگی فسفری پیدا کردن
ویژگی فکری
ویژگی کسی بودن
ویژگی محلی
ویژگی مشترک
ویژگی ملی و قومی
ویژگی ملیله دوزی
ویژگی نمائی
ویژگی های انسانی
ویژگی های پدری
ویژگی های ثانویه جنسی
ویژگی های جغرافیایی
ویژگی های جمعیت شناسی
ویژگی های زنانه
ویژگی های شعر و شاعری
ویژگی های شهسوران و عیاران
ویژگی های لازم
ویژگی های مادرانه
ویژگی های محلی
ویژگی های یونان باستان
ویژه
ویژه امر بخصوصی
ویژه ای
ویژه ایالات متحده
ویژه بیماری بخصوص
ویژه پسران و مردان
ویژه تزریق در زیرپوست
ویژه تند رفتن
ویژه جهانگردان
ویژه خارج از راههای پرتردد
ویژه خانم ها
ویژه خرد کردن
ویژه خواص
ویژه دانشجویان پاره وقت
ویژه دختران
ویژه ساختن
ویژه سازی
ویژه سازی کردن
ویژه سخن
ویژه کار
ویژه کار گرایی
ویژه کارهای سنگین
ویژه کاری
ویژه کاری بودن
ویژه کاری کردن
ویژه کردن
ویژه گر
ویژه گر آموزش پزشکی
ویژه گر آموزش و پرورش
ویژه گر ادغام شرکت ها
ویژه گر ارتادندان پزشکی
ویژه گر ارتشی
ویژه گر بیماری شناسی
ویژه گر بیماری های زنانه
ویژه گر بیماری های کودکان
ویژه گر بینایی
ویژه گر بینایی سنجی
ویژه گر پرتو درمانی
ویژه گر پرتونگاری
ویژه گر خاورزمین
ویژه گر دستور زبان
ویژه گر زایمان
ویژه گر ژنتیک
ویژه گر طب سوزنی
ویژه گر علم فیزیک
ویژه گر علوم
ویژه گرآموزی پزشکی
ویژه گری
ویژه گری کردن
ویژه گویش
ویژه گی های روستایی
ویژه مادر
ویژه مدیران
ویژه مراسم رسمی
ویژه مردان
ویژه مسافرت کوتاه
ویژه نام
ویژه نگاشت
ویژه واژگان
ویژه هوای بد
ویژه هوای سرد
ویس
ویست در بازی ورق
ویستریا
ویسکانسین
ویسکنت
ویسکنت در رده بندی اشرافی
ویسکوز
ویسکوزیته
ویسکی
ویسکی اسکاتلندی
ویسکی بد
ویسکی چاودار
ویسکی خانگی و غیر قانونی
ویسکی ساز
ویسکی سودا
ویش
ویش شناس
ویش شناسی
ویش کش
ویشناک
ویشناکی
ویشنو
ویشه
ویشی
ویفر
ویکتور هوگو
ویکتوریا
ویکتوریاگرایی
ویکتوریایی
ویگ
ویگ وم
ویل
ویلا
ویلافرانکیان
ویلان
ویلان و سیلان
ویلانی
ویلنیوس
ویله
ویله زدن از درد
ویله زدن از غم
ویلیام باتلر ییتز
ویلیام تافت
‹
1
2
...
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی