Proceedings

prəˈsiːdɪŋz prəˈsiːdɪŋz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

C2
اقدامات، شرح مذاکرات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proceedings

  1. noun account, report of event
    Synonyms:
    records documents affairs matters business dealings transactions doings report of event archives minutes annals

ارجاع به لغت proceedings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proceedings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proceedings

لغات نزدیک proceedings

پیشنهاد بهبود معانی