فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Espouse

ɪˈspaʊz ɪˈspaʊz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

عقدکردن، عروسی کردن، نامزدکردن، شوهردادن، حمایت کردن از، عقیده داشتن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He has always espoused extremist ideas.

او همیشه از عقاید افراطی هواداری کرده است.

He espouses feminism.

او از حقوق زنان پشتیبانی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد espouse

  1. verb stand up for; support
    Synonyms:
    defend back support advocate uphold maintain approve embrace adopt accept champion stand behind take up take on get into go in for
    Antonyms:
    reject forsake
  1. verb marry
    Synonyms:
    wed unite take as spouse betroth
    Antonyms:
    divorce

ارجاع به لغت espouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «espouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/espouse

لغات نزدیک espouse

پیشنهاد بهبود معانی