Praiseworthy

ˈpreɪzˌwɜrːði ˈpreɪzwɜːði
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( laudable =) قابل‌ستایش، ستودنی، هژیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد praiseworthy

  1. adjective deserving congratulations, adoration
    Synonyms: admirable, commendable, creditable, estimable, excellent, exemplary, fine, gnarly, gone, honorable, keen, laudable, meritable, meritorious, pillar, salt of earth, select, slick, stellar, swell, thankworthy, tough, worthy
    Antonyms: dishonorable, disliked, disrespected, unworthy

ارجاع به لغت praiseworthy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «praiseworthy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/praiseworthy

لغات نزدیک praiseworthy

پیشنهاد بهبود معانی