Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 23)

  • بمب هیدروژنی
  • بمباران
  • بمباران فرشی کردن
  • بمباران کردن
  • بمباران منطقه ای
  • بمباران منطقه یی کردن
  • بمباران هوایی
  • بمباسی
  • بمبئی
  • بمجرد
  • بمل
  • بمل شدن
  • بمل کردن
  • بموقع
  • بن
  • بن باره
  • بن بست
  • بن بن
  • بن پار
  • بن پاره ای
  • بن پی
  • بن جانسون
  • بن چرخ
  • بن دم بریده
  • بن دندان
  • بن رگ
  • بن زبان
  • بن شاخه
  • بن شناسی
  • بن گرفتن از
  • بن لایه
  • بن مایه
  • بن مایه ای
  • بن مو
  • بن ناخن
  • بنا
  • بنا به اتهام
  • بنا به ادعای خود
  • بنا به خواست خدا
  • بنا به قول خود
  • بنا ساز
  • بنا کردن
  • بنا کردن ساختمان
  • بنا گذاشتن
  • بنا گوش
  • بنا نهادن
  • بنا و تجهیزات
  • بنائی
  • بناب
  • بنابر
  • بنابر اختیارات محوله
  • بنابراین
  • بنابه خواست همگان
  • بنات النعش
  • بنادر
  • بنال
  • بنالی
  • بنام
  • بناور
  • بنای برج و مناره و دود کش بخاری
  • بنای تاریخی
  • بنای خشتی
  • بنای سنگی
  • بنای ضمیمه
  • بنای فرعی
  • بنای کثیف و قراضه
  • بنای مجلل و خوش نما
  • بنای مهم
  • بنای یادبود
  • بنای یادبود پیروزی
  • بنایی
  • بنت قنسول
  • بنجاق
  • بنجامین فرانکلین
  • بنجل
  • بنجل فروش
  • بنجلی
  • بنچاک
  • بنچاک سازی
  • بنچه
  • بند
  • بند آمدگی
  • بند آمدگی راه
  • بند آمدگی لوله
  • بند آمدن
  • بند آور
  • بند آوردن
  • بند آورنده
  • بند آوری
  • بند آوری خون
  • بند آوری شیر آب
  • بند از بند جدا کردن
  • بند انداختن
  • بند انگشت
  • بند بازکردن چترنجات
  • بند بازی
  • بند بند شدگی
  • بند پرده
  • بند پوتین
  • بند پیراهن
  • بند ترجیع
  • بند تفنگ
  • بند تنبانی
  • بند جوراب
  • بند دار
  • بند دامن
  • بند را آب دادن
  • بند رخت تاشو
  • بند رکاب
  • بند زدن
  • بند زدن چینی
  • بند ساعت
  • بند ساعت جیبی
  • بند شدن به کسی
  • بند شعرهای بلند
  • بند شلوار
  • بند شمشیر
  • بند شیطان
  • بند فنگ
  • بند کش
  • بند کشدار
  • بند کشی
  • بند کشی کردن
  • بند کشیدن
  • بند کفش
  • بند کمر
  • بند کیسه
  • بند محکومان به مرگ در زندان
  • بند موصولی
  • بند میان استخوان های خاجی و تهیگاهی
  • بند ناف
  • بند نیامده
  • بند و بساط
  • بند و بست
  • بند و بست سیاسی
  • بند وابسته
  • بند همیان
  • بند یالانچی در سیرک
  • بندآر
  • بندآماس
  • بنداب
  • بنداد
  • بنداد کردن
  • بندادگر
  • بندادگری
  • بندار
  • بنداره
  • بنداری کردن
  • بنداشت
  • بنداشت کردن
  • بندال
  • بندان
  • بندان دوربین عکاسی
  • بندباز
  • بندبند
  • بندبند کردن
  • بندپای
  • بندپایان
  • بندتنبان
  • بنددار
  • بنددار کردن
  • بندر
  • بندر آزاد
  • بندر پالرمو
  • بندر روتردام
  • بندر سانفرانسیسکو
  • بندر سیاتل
  • بندر سیدنی
  • بندر شانگهای
  • بندر مقصد
  • بندر ونکوور
  • بندر یوکوهاما
  • بندرجه
  • بندرگاه
  • بندرگاه پرل
  • بندرگاه کشتی های اقیانوس پیما
  • بندزن
  • بندش
  • بندشی
  • بندک
  • بندکشی
  • بندگان
  • بندگاه
  • بندگردن
  • بندگی
  • بندگی کردن
  • بندوار
  • بنده
  • بنده آزاد شده
  • بنده پروری
  • بنده زاده
  • بنده سازی
  • بنده نواز
  • بنده نوازی
  • بنده نوازی کردن
  • بنده و سرکار
  • بنده وار
  • بنده وارانه
  • بنده همچنین
  • بنده ی آزاد
  • بندهش
  • بندی
  • بندیخانه
  • بندیدن
  • بندیدن با ریسمان
  • بندینه
  • بنزن
  • بنزوکین
  • بنزین
  • بنزین الکل دار
  • بنزین سفید
  • بنزین گرفتن
  • بنسایی
  • بنشته
  • بنشن
  • بنشنی
  • بنشی
  • بنصر
  • بنظر غیرممکن
  • بنفش
  • بنفش فام
  • بنفش مایل به قهوه ای
  • بنفشه
  • بنفشه افریقایی
  • بنفشه سه رنگ
  • بنفشه فرنگی
  • بنک
  • بنکدار
  • بنکداری
  • بنکداری کردن
  • بنکشیدن
  • بنگ
  • بنگ دانه
  • بنگ!
  • بنگار
  • بنگارکردن
  • بنگاره
  • بنگالی
  • بنگاه
  • بنگاه باربری
  • بنگاه پراکنش
  • بنگاه تعاونی اعتبار
  • بنگاه خبرگزاری
  • بنگاه دلالی
  • بنگاه رایزنی
  • بنگاه رهنی
  • بنگاه کارگشایی
  • بنگاه کاریابی
  • بنگاه کفن و دفن
  • بنگاه نیکوکاری
  • بنگر
  • بنگره
  • بنگش
  • بنگلادش
  • بنگله
  • بنگی
  • بنلاد
  • بنماد
  • بنمادی
  • بنمایه
  • بنو
  • بنواگر
  • بنواگری
  • بنوان
  • بنوت
  • بنه
  • بنه کن
  • بنه لوکس
  • بنی
  • بنی آدم
  • بنی اسرائیل
  • بنی عم
  • بنیاد
  • بنیاد پردازی
  • بنیاد شکن شدن
  • بنیاد شکن کردن
  • بنیاد شکنی
  • بنیاد گذاردن
  • بنیاد گرای
  • بنیاد گرایی
  • بنیاد نامه
  • بنیاد نهادن
  • بنیاد نیکوکاری
  • بنیادگذار
  • بنیادگذاری
  • بنیادگرای شدن
  • بنیادگرای کردن
  • بنیادگرایانه
  • بنیادگرایی
  • بنیادها
  • بنیادی
  • بنیادین
  • بنیامین
  • بنیان
  • بنیان بندی
  • بنیان دارای بار منفی
  • بنیان کن
  • بنیان گیری
  • بنیان نهادن
  • بنیانگان
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 40
  • 41
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

Generation Z boomer Generation X Generation Alpha Generation Y Silent Generation debilitating deed timeshare regeneration perpetually conjure disinterestedly anglerfish zebrafish مریخ طحال پونز جواهر شجاع گیره درخت‌دار درخت کاشتن قرقره پدر شوهر درخت‌کاری مسلط بودن گفتن ملیح بطری
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.