Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ک" (صفحه 16)

  • کودک سرخپوست
  • کودک صفت
  • کودک کمتر از سیزده
  • کودک کوی یافت
  • کودک ماندگی
  • کودک مانند
  • کودک مبتلا به سیانوز
  • کودک نابغه
  • کودک ننر
  • کودک نوپا
  • کودک وار
  • کودک وار حرف زدن
  • کودک واری
  • کودکانه
  • کودکستان
  • کودکستان و دبستان سه کلاسه
  • کودکش
  • کودکی
  • کودن
  • کودن و گنده
  • کودنی
  • کور
  • کور بخت
  • کور تاژ کردن
  • کور دل
  • کور رنگ
  • کور شدن
  • کور کردن
  • کور مادر زاد
  • کور مالی کردن
  • کور منجه
  • کور موش
  • کور میخ
  • کور و کچل ها
  • کوراب
  • کوراسائو
  • کوران
  • کوران دار
  • کوران هوا
  • کوراندم
  • کورتاژ
  • کورتاژ کردن
  • کورتاژکننده
  • کورتیزول
  • کورتیزون
  • کوردیت
  • کورس
  • کورس دادن
  • کورسو
  • کورش
  • کورک
  • کورک دار
  • کورکننده
  • کورکور
  • کورکورانه
  • کورکورانه انجام دادن
  • کورکورانه رفتن
  • کورکوری
  • کورکی
  • کورلو
  • کورم
  • کورمال کردن
  • کورمال کورمال
  • کورمال کورمال رفتن
  • کورمکوری نگاه کردن
  • کورموشی
  • کورن فلاکس
  • کورنت
  • کورنوالی
  • کوروک
  • کوره
  • کوره آجر پزی
  • کوره آهک پزی
  • کوره آهنگری
  • کوره امید
  • کوره برای خشک کردن توتون و مالت
  • کوره بلند
  • کوره پز
  • کوره پزی
  • کوره دمشی
  • کوره دهات
  • کوره راه
  • کوره روباز
  • کوره سواد
  • کوره قالبگیری
  • کوره قالگری
  • کوره مارتن
  • کوری
  • کوری رودخانه
  • کوزه
  • کوزه ته باریک
  • کوزه در دار
  • کوزه گچ پزی
  • کوزه گر
  • کوزه گر خانه
  • کوزه گری
  • کوژ
  • کوژ از دو طرف
  • کوژ پشت
  • کوژ شدن
  • کوژ کردن
  • کوژپا
  • کوژپشتی
  • کوژه
  • کوژی
  • کوژی ته کشتی
  • کوس
  • کوس بستن
  • کوس رحلت
  • کوس زدن
  • کوس صلح می زنند
  • کوس ها
  • کوسان
  • کوست
  • کوستن
  • کوسکوس
  • کوسن
  • کوسه
  • کوسه سر چکشی
  • کوسه سفید
  • کوسه ماهی
  • کوسه ماهی آسودگر
  • کوسیدن
  • کوش
  • کوشا
  • کوشا و صمیمی
  • کوشاد
  • کوشایی
  • کوشش
  • کوشش بسیار
  • کوشش بی فایده
  • کوشش بیهوده
  • کوشش شدید
  • کوشش کردن
  • کوشش ناگهانی
  • کوشش و تقلا کردن
  • کوشش های بیهوده
  • کوشک
  • کوشنامه
  • کوشنامه نویس
  • کوشنه
  • کوشه
  • کوشیدن
  • کوشیدن برای سردرآوردن از کار دیگران
  • کوشیدن سخت
  • کوفت
  • کوفت کردن
  • کوفتش باشد
  • کوفتگی
  • کوفتگی و خون مردگی
  • کوفتن
  • کوفتن بر کله
  • کوفتن به هم
  • کوفتن پی در پی
  • کوفتن تند
  • کوفتن محکم
  • کوفتن محکم با چماق
  • کوفتن محکم با مشت
  • کوفتن ناگهانی
  • کوفتن و آرد کردن
  • کوفته
  • کوفته آرد ذرت
  • کوفته آلو
  • کوفته شدن
  • کوفته قلقلی
  • کوفته کردن
  • کوفته گوشتی
  • کوفته ماتسو
  • کوفته ماهی
  • کوفتی
  • کوفک دار
  • کوفک مانند
  • کوفک مو
  • کوفی
  • کوک
  • کوک اطراف جای دکمه
  • کوک حاشیه پتو و پارچه های ضخیم
  • کوک خاجی
  • کوک زدن
  • کوک زنجیره
  • کوک زنجیری
  • کوک شدن
  • کوک کردن
  • کوک کردن ساز
  • کوک کننده
  • کوکائین
  • کوکائین خالص
  • کوکائین خالص ساختن
  • کوکابورا
  • کوکایین
  • کوکب
  • کوکبه
  • کوکتل
  • کوکتل مولوتف
  • کوکتل میوه
  • کوکری
  • کوکنار
  • کوکو
  • کوکی
  • کول
  • کول زار
  • کول کردن
  • کول گرفتن
  • کولاب
  • کولاژ
  • کولاس
  • کولاس در تفنگ
  • کولاک
  • کولاک کردن
  • کولاکی
  • کولام
  • کولته
  • کولتیواتور
  • کولر
  • کولوستومی
  • کولون
  • کوله
  • کوله بار
  • کوله پشتی
  • کوله پشتی حمل کردن
  • کولی
  • کولی بازی درآوردن
  • کولی گرفتن
  • کولی مانند
  • کولی وار
  • کولیت
  • کولیدن
  • کولیس
  • کومل
  • کومه
  • کومه کاه
  • کومه کردن
  • کون
  • کون خر
  • کون و کپل
  • کون و کفل
  • کون و مکان
  • کونتراپونتال
  • کونگ فو
  • کونه
  • کونه آرنج
  • کونه کردن
  • کونی
  • کونین
  • کوه
  • کوه آتشفشان
  • کوه الیمپوس
  • کوه اورست
  • کوه باد
  • کوه بر
  • کوه بلند
  • کوه بیماری
  • کوه پارناس
  • کوه پیکر
  • کوه پیما
  • کوه پیمایی
  • کوه رده
  • کوه ریزش
  • کوه زنجیر
  • کوه زنجیره
  • کوه زی
  • کوه سینا
  • کوه شناسی
  • کوه کنار
  • کوه گرد
  • کوه گردی
  • کوه گلفشان
  • کوه مانند
  • کوه مکین لی
  • کوه نشین
  • کوه نور
  • کوه نوردی کردن
  • کوه های آپالاچ
  • کوه های آند
  • کوه های اورال
  • کوه های راکی
  • کوه های زاگرس
  • کوه های هیمالیا
  • کوه یخ
  • کوهان
  • کوهان دار
  • کوهپاره
  • کوهپایه
  • کوهپوز
  • کوهچه
  • کوهچه ونوس
  • کوهسار
  • کوهستان
  • کوهستان زی
  • کوهستانی
  • کوهسر
  • کوهنورد
  • کوهنوردی
  • کوهه
  • کوهه برقاطیسی
  • کوهه داری
  • کوهی
  • کوی
  • کوی بن بست
  • کویت
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

Generation Z boomer Generation X Generation Alpha Generation Y Silent Generation debilitating deed timeshare regeneration perpetually conjure disinterestedly anglerfish zebrafish مریخ طحال پونز جواهر شجاع گیره درخت‌دار درخت کاشتن قرقره پدر شوهر درخت‌کاری مسلط بودن گفتن ملیح بطری
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.