فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Keel Over

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

واژگون شدن، وارونه شدن، نقش بر زمین شدن، کله‌پا شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He just keeled over and died from a heart attack.

او ناگهان نقش بر زمین شد و در اثر سکته‌ی قلبی فوت کرد.

I almost keeled over with laughter.

از خنده کم مانده بود کله‌پا شوم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keel over

  1. verb fall, faint
    Synonyms:
    drop collapse pass out black out slump tumble topple plunge faint go down upset pitch founder capsize overturn swoon
    Antonyms:
    stand straighten

ارجاع به لغت keel over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keel over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keel-over

لغات نزدیک keel over

پیشنهاد بهبود معانی