شکل جمع:
henchmenپیرو، هواهخواه سیاسی، نوکر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stalin and his henchmen
استالین و عمالش
A car full of his armed henchmen followed behind him.
اتومبیلی که مملو از دار و دستهی مسلح او پر بود، در عقب او حرکت میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «henchman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/henchman