آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    Translate

    trænsˈleɪt / / trænz- trænsˈleɪt / / trænz-

    گذشته‌ی ساده:

    translated

    شکل سوم:

    translated

    سوم‌شخص مفرد:

    translates

    وجه وصفی حال:

    translating

    معنی translate | جمله با translate

    verb - transitive verb - intransitive B1

    ترجمه کردن، برگرداندن، معنی کردن، تفسیر کردن

    My father translated several English books into Persian.

    پدرم چندین کتاب انگلیسی را به فارسی برگردانده است.

    The text will not translate easily.

    این متن به‌راحتی ترجمه نمی‌شود.

    verb - intransitive verb - transitive C2

    تبدیل کردن، عملی کردن، اجرایی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The coach's strategies failed to translate into victories on the field.

    استراتژی‌های مربی نتوانستند برای پیروزی در زمین اجرایی شوند.

    The artist aims to translate her vision into a stunning mural.

    این هنرمند قصد دارد دید خود را به نقاشی دیواری خیره‌کننده‌ای تبدیل کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His enthusiasm did not translate into effective results on the project.

    شوروشوق او به نتایج مؤثر در این پروژه تبدیل نشد.

    to translate words into action

    حرف را به عمل درآوردن

    verb - transitive

    اقتصاد تبدیل کردن (ارز)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    We need to translate the sales figures from yen into dollars for accurate comparison.

    برای مقایسه‌ی دقیق باید ارقام فروش را از ین به دلار تبدیل کنیم.

    The software can automatically translate the transaction amounts into multiple currencies.

    این نرم‌افزار می‌تواند به‌طور خودکار مبلغ معامله را به چند ارز تبدیل کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد translate

    1. verb interpret, explain
      Synonyms:
      explain decode simplify make clear render put convert reword construe elucidate spell out paraphrase gloss explicate transcribe turn transpose do into decipher metaphrase transliterate
    1. verb change
      Synonyms:
      turn alter transform convert transpose transmute metamorphose transfigure transmogrify
      Antonyms:
      stagnate

    سوال‌های رایج translate

    معنی translate به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Translate» در زبان فارسی به «ترجمه کردن» یا «برگرداندن» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «translate» به معنای انتقال معنا، مفهوم یا متن از یک زبان به زبان دیگر است. این فرآیند شامل درک صحیح متن اصلی، انتخاب کلمات و ساختارهای مناسب در زبان مقصد و حفظ دقت و روانی در بیان است. ترجمه یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی میان فرهنگ‌ها و ملت‌ها محسوب می‌شود و نقش کلیدی در انتقال دانش، ادبیات، علم، و اطلاعات دارد.

    در دنیای امروز که ارتباطات بین‌المللی و تعاملات فرهنگی بسیار گسترده شده‌اند، ترجمه اهمیت بیشتری یافته است. این فرآیند فقط محدود به ترجمه‌ی متون مکتوب نیست، بلکه شامل ترجمه‌ی شفاهی (مثل مترجمی همزمان در کنفرانس‌ها)، ترجمه‌ی نرم‌افزارها، زیرنویس فیلم‌ها، و حتی ترجمه‌ی ماشینی با استفاده از هوش مصنوعی می‌شود. هرکدام از این انواع ترجمه نیازمند مهارت‌ها و تخصص‌های خاص خود هستند تا پیام به درستی منتقل شود.

    از نظر تاریخی، ترجمه همواره یکی از شاخه‌های مهم فرهنگ و علم بوده است. بسیاری از دانش‌ها و آثار ادبی جهان از طریق ترجمه به زبان‌های دیگر منتقل شده‌اند و این کار باعث غنای فرهنگی و علمی جوامع مختلف شده است. بدون ترجمه، دسترسی به منابع علمی یا ادبیات دیگر فرهنگ‌ها بسیار محدود می‌شد و تعاملات جهانی شکل نمی‌گرفت.

    فرآیند ترجمه علاوه بر انتقال معنای لغات، نیازمند درک عمیق از زمینه فرهنگی، اجتماعی، و حتی روانشناسی مخاطب است. مترجم باید دقت کند که پیام نه تنها درست بلکه متناسب با فرهنگ زبان مقصد بیان شود تا موجب سوءتفاهم یا تفسیر نادرست نشود. به همین دلیل، ترجمه یک هنر و تخصص پیچیده است که تلفیقی از دانش زبانی، فرهنگی و هنری است.

    با پیشرفت فناوری، ابزارهای ترجمه ماشینی و نرم‌افزارهای هوشمند به کمک مترجمان آمده‌اند تا سرعت و دقت این فرآیند را افزایش دهند. هرچند این ابزارها هنوز جایگزین کامل مهارت انسانی نیستند، اما در بسیاری از موارد کمک بزرگی برای برقراری ارتباط میان زبان‌ها محسوب می‌شوند.

    گذشته‌ی ساده translate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده translate در زبان انگلیسی translated است.

    شکل سوم translate چی میشه؟

    شکل سوم translate در زبان انگلیسی translated است.

    وجه وصفی حال translate چی میشه؟

    وجه وصفی حال translate در زبان انگلیسی translating است.

    سوم‌شخص مفرد translate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد translate در زبان انگلیسی translates است.

    ارجاع به لغت translate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «translate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/translate

    لغات نزدیک translate

    • - translatability
    • - translatable
    • - translate
    • - translation
    • - translative
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.