با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Lumber

ˈlʌmbər ˈlʌmbə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    lumbered
  • شکل سوم:

    lumbered
  • سوم‌شخص مفرد:

    lumbers
  • وجه وصفی حال:

    lumbering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive C2
تخته، الوار، تیربریده، الوار را قطع کردن، چوب‌بری کردن، سنگین حرکت کردن، سلانه‌سلانه راه رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- all those things lumbered in the closet
- تمام آن چیزهایی که در صندوق‌خانه انباشته شده‌اند
- He did not wish to lumber his mind with such trivialities.
- او نمی‌خواست مغز خود را از این چیزهای پیش‌پاافتاده انباشته کند.
- Farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards.
- کشاورزان بیشه‌های خود را برای الوارسازی می‌بریدند و به چوب‌فروشی‌ها می‌فرستادند.
- Tanks lumbered up the hill.
- تانک‌ها تلق‌تولوق‌کنان از تپه بالا می‌رفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lumber

  1. verb walk heavily, clumsily
    Synonyms: barge, clump, galumph, lump, plod, shamble, shuffle, slog, stump, trudge, trundle, waddle
    Antonyms: glide
  2. verb burden
    Synonyms: charge, cumber, encumber, impose upon, lade, land, load, saddle, tax, weigh
    Antonyms: relieve, unburden

ارجاع به لغت lumber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lumber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lumber

لغات نزدیک lumber

پیشنهاد بهبود معانی