گذشتهی ساده:
lumberedشکل سوم:
lumberedسومشخص مفرد:
lumbersوجه وصفی حال:
lumberingدر انگلیسی بریتانیایی بهجای lumber از timber استفاده میشود.
سنگین حرکت کردن، سلانهسلانه راه رفتن، لنگلنگان حرکت کردن، کند حرکت کردن
The large dog lumbered towards us, wagging its tail.
سگ بزرگ لنگلنگان به سمت ما آمد و دمش را تکان میداد.
The old bear lumbered through the forest.
خرس پیر در جنگل سنگین حرکت میکرد.
The truck lumbered up the hill, struggling with the heavy load.
کامیون با بار سنگین بهکندی از تپه بالا میرفت.
انگلیسی آمریکایی الوار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We need to order more lumber to finish the deck.
باید الوار بیشتری سفارش دهیم تا عرشه را تمام کنیم.
Various types of lumber are available for different construction needs.
انواع مختلف الوار برای نیازهای مختلف ساختمانی در دسترس است.
انباشته کردن، ریختن، گذاشتن (با بینظمی)
all those things lumbered in the closet
تمام آن چیزهایی که در صندوقخانه انباشته شدهاند
She lumbered the books haphazardly on the shelf, making it hard to find anything.
او کتابها را بهطور نامنظم روی قفسه گذاشت و پیدا کردن هر چیزی را سخت کرد.
He did not wish to lumber his mind with such trivialities.
او نمیخواست مغز خود را از این چیزهای پیشپاافتاده انباشته کند.
قطع کردن الوار، چوببری کردن
Farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards.
کشاورزان بیشههای خود را برای الوارسازی میبریدند و به چوبفروشیها میفرستادند.
As the forest thinned, fewer mills could afford to lumber.
با کم شدن درختان جنگل، کارخانههای کمتری توانستند به برش چوب بپردازند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lumber» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lumber