بهروزرسانی ۷ آبان ۱۴۰۴
انتشار ۵ آبان ۱۴۰۴
لیست لغات مهاجرت به انگلیسی
مهاجرت به کشورهای انگلیسیزبان نیازمند آمادگیهای جامع و چندجانبه است که تسلط بر زبان انگلیسی یکی از اساسیترین آنها به شمار میآید. در این مسیر، داشتن دایره لغات گسترده و مرتبط میتواند فرایند تکمیل مدارک، شرکت در مصاحبهها و تعاملات روزمره را بهشکل قابل توجهی تسهیل کند. از این رو، آشنایی با لغات ضروری برای مهاجرت به انگلیسی یکی از مراحل حیاتی برای موفقیت در مسیر مهاجرت محسوب میشود.
یکی از مهمترین چالشها برای مهاجران، نداشتن آشنایی کافی با واژگان مرتبط با مدارک، زندگی روزمره، تحصیل و محیط کار است. این عدم شناخت میتواند به سردرگمی در مکالمات رسمی و غیررسمی و کاهش اثربخشی تعاملات منجر شود. بهرهگیری از یک لیست لغات مهاجرت به انگلیسی میتواند این مشکل را بهطور چشمگیری برطرف کند و اعتماد به نفس افراد را در مواجهه با موقعیتهای انگلیسیزبان افزایش دهد.
علاوهبر این، یادگیری لغات مرتبط با مهاجرت اضافهبر امور رسمی، در ارتباطات روزمره و تعامل با جامعه مقصد نیز اهمیت دارد. وقتی فرد با واژگان کلیدی آشنا باشد، توانایی او در درک مکالمات، فرمها و محتوای آموزشی و اطلاعاتی افزایش یافته و روند مهاجرت برای او سادهتر و مؤثرتر خواهد بود. در همین راستا، داشتن یک منبع جامع لغات انگلیسی مهاجرت میتواند نقطه شروع مناسبی باشد.
در این مطلب از وبلاگ فست دیکشنری، یک لیست لغات مهاجرت به انگلیسی ارائه شده است که تمام بخشهای ضروری مرتبط با مفهوم مهاجرت را پوشش میدهد. این مجموعه میتواند بهعنوان مرجعی کامل برای افرادی که قصد مهاجرت دارند، استفاده شده و به آنها کمک کند تا با شناخت دقیق واژگان کلیدی، فرآیند مهاجرت خود را با آمادگی بیشتری پیش ببرند.
لغت | معنی |
|---|---|
پناهجو، متقاضی پناهندگی (فردی که بهدلایل مختلفی همچون جنگ، نقض حقوق بشر و پیگرد سیاسی به کشوری دیگر درخواست پناهندگی میدهد) | |
فرار مغزها (مهاجرت تعداد زیادی از افراد با تحصیلات عالی و تخصصهای فنی از کشور خود به کشورهای دیگر) | |
جذب مغزها (مهاجرت نخبگان، متخصصان و افراد تحصیلکرده به کشوری جدید، که باعث رشد علمی، اقتصادی و فناوری آن کشور میشود) | |
عبور از مرز، گذر از مرز (عبور از مرزهای جغرافیایی کشوری به کشور دیگر) | |
امنیت مرزی، حفاظت مرزی (مجموعهاقدامات و تدابیر حفاظتی برای جلوگیری از تهدیدات امنیتی و ورود غیرمجاز افراد و کالاها به کشور) | |
مهاجرت زنجیرهای (فرایندی که در آن مهاجران مستقر در کشوری، اعضای خانوادهی خود را برای مهاجرت به همان کشور دعوت میکنند و این روند بهصورت زنجیرهای ادامه مییابد) | |
آزمون شهروندی، آزمون تابعیت (آزمونی برای ارزیابی شرایط و اطلاعات فرد جهت دریافت یا تأیید تابعیت کشور مربوطه) | |
مأمور گمرک، افسر گمرک (مسئول نظارت بر ورود و خروج کالاها و افراد در مرزهای هر کشور) | |
کنسولگری (دفتر نمایندگی رسمی کشوری در کشور دیگر) | |
شوک فرهنگی (واکنشهایی روانی و احساسی مانند سردرگمی و اضطراب که فرد ممکن است هنگام نقلمکان به محیطی با فرهنگ متفاوت تجربه کند) | |
انطباق فرهنگی، سازگاری فرهنگی (فرایند سازگاری افراد با هنجارها، ارزشها، آدابورسوم، و شیوههای زندگی در محیط فرهنگی جدید) | |
(از کشور) اخراج کردن، بیرون کردن، تبعید کردن، نفی بلد کردن، دیپورت کردن | |
اخراج، تبعید، نفی بلد، بیرون راندن (اخراج فرد از کشور بهدلایلی مانند نداشتن مجوز قانونی اقامت، نقض قوانین مهاجرتی یا ارتکاب جرم) | |
حکم اخراج، حکم دیپورت، حکم تبعید (دستور رسمی مراجع قانونی یا مقامات مهاجرتی هر کشور که افراد را ملزم به ترک آن کشور میکند) | |
(فرد) اخراجی، محکوم به اخراج، تبعیدی، محکوم به تبعید | |
پاسپورت دیپلماتیک، گذرنامهی سیاسی (نوعی پاسپورت ویژه که به نمایندگان دولتها، مانند سیاستمداران و مقامات رسمی، اعطا میشود) | |
تابعیت دوگانه (وضعیتی که در آن شخص بهطور همزمان بهعنوان شهروند دو کشور شناخته میشود) | |
ملیت دوگانه (وضعیتی که در آن شخص بهطور همزمان بهعنوان شهروند دو کشور شناخته میشود) | |
مهاجر اقتصادی (فردی که در جستوجوی شرایط بهتر اقتصادی، مانند فرصتهای شغلی و درآمد بالاتر، به کشور یا منطقهای دیگر مهاجرت میکند) | |
مهاجرت اقتصادی (جابهجایی افراد به کشوری دیگر بهمنظور بهبود وضعیت مالی و اقتصادی) | |
مهاجرت کردن، به کشور دیگر رفتن | |
ویزای ورود، روادید ورود (مجوزی که به افراد اجازه میدهد وارد کشور شوند) | |
ویزای خروج، روادید خروج از کشور (مجوزی که به افراد اجازه میدهد تا از کشور خارج شوند) | |
گذرنامهی جعلی، پاسپورت تقلبی، گذرنامهی غیرقانونی | |
اتحاد مجدد خانواده، پیوند دوبارهی خانواده (فرایندی قانونی که در آن اعضای خانوادهای که بهدلیل مهاجرت، جنگ، یا سایر شرایط از یکدیگر جدا شدهاند، دوباره به هم ملحق میشوند) | |
شهروند درجهیک، شهروند درجهاول | |
مهاجرت اجباری (نوعی از مهاجرت که در آن افراد به دلایل مختلفی مانند جنگ، نقض حقوق بشر یا بلایای طبیعی مجبور به ترک خانه و کشور خود میشوند) | |
کوچ اجباری، مهاجرت اجباری (نوعی از مهاجرت که در آن افراد به دلایل مختلفی مانند جنگ، نقض حقوق بشر یا بلایای طبیعی مجبور به ترک خانه و کشور خود میشوند) | |
گرینکارت، کارت سبز (مدرکی که نشاندهندهی وضعیت اقامت دائمی و حقوق مرتبط با آن در ایالات متحده است) | |
مهاجر غیرقانونی (فردی که بدون اجازه یا ویزای معتبر وارد کشوری دیگر شده و یا در آن کشور اقامت دارد) | |
ورود غیرقانونی، ورود غیرمجاز (ورود به کشور یا منطقهای خارجی بدون داشتن مجوز قانونی یا ویزا) | |
مهاجرت غیرقانونی | |
مهاجر غیرقانونی (فردی که بدون اجازه یا ویزای معتبر وارد کشوری دیگر شده و یا در آن کشور اقامت دارد) | |
مهاجرت داخلی | |
مهاجرت بینالمللی | |
مهاجرت | |
مهاجر | |
مهاجرت کردن (به کشور دیگر)، میهن گزیدن، توطن اختیارکردن، آوردن، نشاندن، کوچ کردن | |
مقامات امور مهاجرت، مسئولان امور مهاجرت | |
جامعهی مهاجر (گروهی از افراد که به کشور یا منطقهای جدید مهاجرت کردهاند و معمولاً دارای فرهنگ، زبان و سنتهای مشترکی هستند) | |
کنترل مهاجرت (مجموعهای از سیاستها و تدابیر که دولتها برای تنظیم ورود و خروج افراد به کشور خود به کار میبرند) | |
وکیل مهاجرت، وکیل امور مهاجرتی |
لغت | معنی |
|---|---|
مأمور مهاجرت، افسر مهاجرت (مسئول بررسی و کنترل ورود و خروج افراد به کشور) | |
سیاست مهاجرتی، خطمشی مهاجرتی (مجموعهقوانینی که دولتها برای مدیریت ورود، اقامت و خروج افراد خارجی به کشور خود تعیین میکنند) | |
موانع زبانی (وضعیتی که در آن افراد بهدلیل تفاوت در زبانها و عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با مشکل مواجه میشوند) | |
مهاجرت گسترده، مهاجرت انبوه، مهاجرت کلان، مهاجرت فراگیر | |
مانع حقوقی، مانع قانونی | |
مهاجرت انبوه (جابهجایی گسترده و همزمان جمعیت بزرگی از افراد از منطقهای به منطقهی دیگر) | |
کوچیدن، کوچ کردن، مهاجرت کردن | |
سیاست مهاجرتی، خطمشی مهاجرتی (مجموعهقوانینی که دولتها برای مدیریت ورود، اقامت و خروج افراد خارجی به کشور خود تعیین میکنند) | |
کارگر مهاجر (فردی که بهمنظور یافتن شغل و بهبود شرایط اقتصادی، به کشوری دیگر مهاجرت میکند) | |
چندگانگی فرهنگی، چندفرهنگیگرایی (سیاست یا رویکردی که تنوع فرهنگی، نژادی و قومی در جامعه را مورد پذیرش، حمایت و ترویج قرار میدهد) | |
اعطای تابعیت، قبول تابعیت (فرایندی قانونی که طی آن فردی غیرشهروند، حق شهروندی کشوری را به دست میآورد) | |
غیرشهروند، غیرتبعه (فردی که تابعیت کشور خاصی را ندارد و بهعنوان شهروند آن کشور شناخته نمیشود) | |
درخواست صدور گذرنامه، تقاضای صدور پاسپورت | |
محل کنترل گذرنامه، جایگاه کنترل پاسپورت | |
ادارهی گذرنامه، دفتر گذرنامه (نهادی دولتی که مسئولیت صدور و تمدید گذرنامهها را بر عهده دارد) | |
مقیم دائمی، مقیم، دارندهی اقامت دائمی (فردی غیرتبعهای که مجاز به اقامت دائمی و زندگی قانونی در کشوری خارجی است) | |
اقامت دائمی، اقامت دائم (حق سکونت نامحدود فرد خارجی در کشوری دیگر) | |
پناهندگی سیاسی (حمایت دولتی خارجی از افرادی که بهدلیل مسائل سیاسی کشور خود را ترک کردهاند) | |
(حملونقل) مبدأ ورودی، مرز ورودی (محل ورود افراد یا کالاها به کشوری جدید که معمولاً شامل نقاط کنترلی گمرکی و مهاجرتی است) | |
تبعیض نژادی (رفتار ناعادلانه یا تبعیضآمیز نسبت به افراد براساس نژاد، رنگ پوست، یا قومیت آنها) | |
اسکان مجدد، استقرار مجدد (انتقال و استقرار افراد، بهویژه پناهندگان یا جمعیتهای آسیبدیده، در مکانهای جدید) | |
خارجی مقیم، بیگانهی مقیم، مهاجر مقیم (فردی که در کشوری خارجی زندگی میکند اما شهروند آن کشور نیست) | |
اجازهی اقامت، مجوز اقامت، جواز اقامت (مدرکی رسمی که به فرد اجازه میدهد بهطور قانونی در کشوری خاص اقامت داشته باشد) | |
اردوگاه پناهدگان، کمپ پناهندگان (محل اسکان موقت پناهندگان) | |
شهر پناهگاهی، شهر پناهندهپذیر (شهرهایی در ایالات متحده یا کانادا که در آنها مهاجران غیرقانونی تحت پیگرد قانونی قرار نمیگیرند) | |
کارگر فصلی (فردی که بهطور موقت و برای مدت معینی از سال به کار مشغول میشود) | |
شهروند درجهدو، شهروند درجهدوم | |
ویزای دانشآموزی، ویزای دانشجویی (مجوزی که به افراد اجازه میدهد برای تحصیل در کشوری خارجی وارد آن کشور شوند) | |
مقیم موقت، ساکن موقت (فردی که بهطور قانونی، برای مدتی معین و با هدفی خاص (مانند تحصیل، کار یا سفر) در کشوری دیگر اقامت دارد) | |
ویزای موقت (نوعی مجوز ورود به کشور که به دارنده اجازه میدهد برای مدتی معین و با هدفی خاص مانند کار، تحصیل یا گردشگری در آن کشور اقامت داشته باشد) | |
شهروند درجهسه، شهروند درجهسوم | |
ویزای توریستی، روادید گردشگری (مجوزی که به افراد اجازه میدهد برای مدتی معین به کشوری سفر کرده و از جاذبههای گردشگری آن بازدید کنند) | |
گذرنامهی معتبر، پاسپورت دارای اعتبار | |
ویزا، روادید (مجوزی رسمی که اجازهی ورود، اقامت یا خروج فرد از کشوری را صادر میکند) | |
درخواست ویزا، تقاضای ویزا | |
مهاجرت اختیاری (نوعی مهاجرت که در آن افراد با میل و تصمیم خود به جای دیگری نقلمکان میکنند) | |
مهاجر غیرقانونی (فردی که بدون اجازه یا ویزای معتبر وارد کشوری دیگر شده و یا در آن کشور اقامت دارد) | |
مجوز کار، جواز اشتغال، اجازهی کار (مدرکی رسمی که به مهاجران، بهویژه افراد خردسال، اجازه میدهد که بهطور قانونی در کشوری خاص مشغولبهکار شوند) | |
مجوز کار، جواز اشتغال، اجازهی کار (مدرکی رسمی که به فرد اجازه میدهد بهطور قانونی در کشوری خاص مشغولبهکار شود) | |
ویزای کار، روادید کار (مجوزی قانونی که به افراد اجازه میدهد به کشوری دیگر سفر کرده و در آنجا به کار بپردازند) | |
بیگانههراسی، بیگانهستیزی (ترس، خصومت و نفرت نسبت به افرادی که به فرهنگ، نژاد یا ملیتی متفاوت تعلق دارند) |
اهمیت یادگیری لغات انگلیسی مهاجرت

یادگیری لغات ضروری برای مهاجرت نقش بسیار مهمی در آمادگی افراد برای مواجهه با چالشهای زندگی در کشورهای انگلیسیزبان دارد. بدون داشتن دایره لغات مناسب، درک فرمهای مهاجرتی، مکاتبات رسمی و حتی تعاملات روزمره با جامعه مقصد دشوار خواهد شد. هر واژهای که در این مسیر فرا گرفته میشود، گامی به سمت تسهیل فرآیند مهاجرت و کاهش استرس و سردرگمیهای احتمالی است.
علاوه بر کاربردهای رسمی، آشنایی با لیست لغات مهاجرت به انگلیسی توانایی فرد را در درک محیط اطراف و شرایط مختلف زندگی روزمره افزایش میدهد. از مسائل مربوط به محل اقامت گرفته تا خدمات بهداشتی و کاری، هر بخش از زندگی فرد مهاجر بهنوعی با واژگان خاص خود گره خورده است. داشتن دانش کافی در این حوزه، باعث میشود فرد با اعتماد به نفس بیشتری تصمیمگیری کند و به راحتی با محیط جدید سازگار شود.
به بیان دیگر میتوان گفت که دانستن لغات انگلیسی مهاجرت، نهتنها باعث افزایش کارایی فرد در مسائل رسمی میشود، بلکه تسهیلکننده ارتباطات روزمره و تعاملات اجتماعی نیز هست.
جمعبندی

آشنایی با لیست لغات مهاجرت به انگلیسی، پایهای اساسی برای موفقیت در مسیر زندگی در کشورهای انگلیسیزبان است. مسلط بودن به این لغات، افزونبر امکان درک بهتر از مدارک و روندهای اداری، فرد را در مواجهه با موقعیتهای روزمره و اجتماعی نیز توانمند میکند.
برای یادگیری سریع و سازمانیافته لیست لغات مهاجرت به انگلیسی و یا لغات دستهبندیشده در حوزههای دیگر، همین حالا از فست دیکشنری استفاده کرده و دایره لغات خود را تقویت کنید!
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نظرات (۱۲)
درود بر شما. لغاتی که اشاره کردین عالی و کاربردی ست. سپاس از شما
عالی بود مرسی داشم
بسار عالی و کاربردی
کاش وقت داشتم با خودم کار می کردم
سپاس از زحمت های شما
همین pdf نداره؟
درود بر شما .عالی
مثل همیشه عالی و کاربردی 👍مؤفق باشید همیشه
بنظر من که اطلاعاتم در این زمینه خیلی کم بود، بسیار جامع و مفید بنظر میاد.ممنونم.
خیلی عالی و کامل
خیلی عالی بودکاربردی و مفید و افزایش دامنه لغات و اصطلاحات رو به همراه داشت
loved it
اگه اینارو ویدیویی آموزش بدین خیلی خوب میشه
چقدر عالی و کاربردی بودن لغت ها، من اشتراک و تهیه کردم تا بدون محدودیت از همه امکانات استفاده کنم
ممنون
چه خوب و مفید 😍