گذشتهی ساده:
farmedشکل سوم:
farmedسومشخص مفرد:
farmsوجه وصفی حال:
farmingشکل جمع:
farmsمزرعه، کشتزار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
He owns a large farm.
او صاحب مزرعهی بزرگی است.
a potato farm
مزرعهی سیبزمینی
in one of the farms around the city
در یکی از کشتزارهای اطراف شهر
جانورشناسی پروردگاه، –داری (مکانی که در آن نوع خاصی از حیوانات به منظور فروش به تعداد زیاد نگهداری میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a fish farm
پروردگاه ماهی
The cattle farm had a large herd of Angus cattle.
گلهی بزرگی از گاوهای آنگوس در گاوداری نگهداری میشدند.
انگلیسی آمریکایی ورزش تیم رزرو (محل پرورش و آموزش بازیکنان جوان بیسبال)
Scouts closely monitor the performance of players in the farm.
استعدادیابها عملکرد بازیکنان در تیم رزرو را زیر نظر دارند.
Many talented athletes come up through the farm.
بسیاری از ورزشکاران بااستعداد از تیم رزرو بالا میآیند.
کشاورزی کردن، زراعت کردن، زیر کشت بردن، کشت کردن (زمین)
He farms for a living.
او برای امرار معاش کشاورزی میکند (کارش کشاورزی است).
He farms all kinds of crops.
او انواع غلات را کشت میکند.
دامداری کردن، پرورش دادن، پروردن (گوسفند و گاو و ماهی و غیره)
The family decided to farm goats and chickens.
خانواده تصمیم به پرورش بز و مرغ گرفتند.
The couple decided to farm after retiring from their previous professions.
این زوج پس از بازنشستگی از حرفهی قبلی خود تصمیم به دامداری گرفتند.
اقتصاد تفویض وصول مالیات، تفویض مالیاتستانی (بهویژه واگذاری عمل گردآوری مالیات به شخص ثالث در مقابل دریافت وجه ثابت)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The government decided to grant a farm to a private company
حکومت تصمیم گرفت وصول مالیات را به یک شرکت خصوصی واگذار کند.
The financial institution won the bid for the farm.
این مؤسسهی مالی در مناقصهی تفویض مالیاتستانی برنده شد.
قدیمی اجاره دادن به
Since he couldn't sew all the clothes which had been ordered, he farmed them out to smaller shops.
چون توانایی دوختن همهی لباسهای سفارششده را نداشت، دوخت آنها را به دکانهای کوچکتر اجاره داد.
He inherited a farm from his grandfather and decided to farm it.
مزرعهای را از پدربزرگش به ارث برد و تصمیم گرفت آن را اجاره دهد.
اقتصاد واگذار کردن وصول مالیات (به شخص ثالث در مقابل دریافت وجه ثابت)
The government will farm the tax.
حکومت وصول مالیات را واگذار خواهد کرد.
In some countries, the government has the authority to farm income tax.
در برخی کشورها، دولت اختیار واگذار کردن وصول مالیات بر درآمد را دارد.
(انجام کار یا تولید را) واگذار کردن، به مقاطعه دادن، به پیمانکار دادن
(انگلیس) مرغداری (ویژهی فرآورد تخممرغ)
کلمه "farm" در زبان انگلیسی به معنای "مزرعه" است و به مکانی اشاره دارد که در آن فعالیتهای کشاورزی و دامداری انجام میشود. این واژه ریشهای قدیمی دارد و به دوران باستان برمیگردد، زمانی که انسانها برای نخستین بار اقدام به کشت و کار و پرورش حیوانات کردند.
معانی و کاربردها
1. مزرعه: اصلیترین و رایجترین معنی "farm" به مکانی اشاره دارد که در آن کشاورزی انجام میشود. این مکان میتواند شامل زمینهای زراعی، باغها و همچنین محلهای نگهداری دامها باشد.
2. کشاورزی: از "farm" به معنای فرآیند کشاورزی نیز استفاده میشود، به عنوان مثال "to farm" به معنای کشاورزی کردن است.
3. دامداری: علاوه بر کشت و کار، "farm" میتواند به دامداری نیز اشاره داشته باشد، یعنی پرورش و نگهداری حیوانات برای تولید محصولات دامی مانند شیر، تخممرغ و گوشت.
4. استخدام و واگذاری: در برخی موارد، "farm" به معنای واگذاری یا اجاره دادن زمین برای کشاورزی نیز به کار میرود.
نکات جالب درباره مزرعهها
- تنوع: مزرعهها میتوانند بسیار متنوع باشند. برخی از آنها به کشت غلات مانند گندم و ذرت اختصاص دارند، در حالی که دیگران ممکن است به تولید میوه و سبزیجات بپردازند. همچنین برخی از مزرعهها به پرورش حیوانات اختصاص یافتهاند.
- تکنولوژی در کشاورزی: با پیشرفتهای تکنولوژیکی، امروزه مزرعهها به ابزارهای مدرن و تکنیکهای جدید مجهز شدهاند. از کشاورزی دقیق (precision farming) گرفته تا استفاده از رباتها و پهپادها، این تکنولوژیها میتوانند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کنند.
- کشاورزی پایدار: با افزایش نگرانیها درباره تغییرات اقلیمی و اثرات منفی کشاورزی صنعتی، مفهوم کشاورزی پایدار به عنوان یک گزینه جایگزین مطرح شده است. این نوع کشاورزی به حفظ منابع طبیعی و تنوع زیستی توجه دارد.
- مزرعههای تفریحی: امروزه برخی از مزرعهها به عنوان مقاصد گردشگری عمل میکنند. بازدیدکنندگان میتوانند از فعالیتهای کشاورزی لذت ببرند، حیوانات را ببینند و محصولات تازه را خریداری کنند.
- فرهنگ و هنر: مزرعهها همواره منبع الهام برای هنرمندان و نویسندگان بودهاند. تصاویری از زندگی روستایی و فعالیتهای کشاورزی در ادبیات، نقاشی، و سینما دیده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «farm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/farm