گذشتهی ساده:
chippedشکل سوم:
chippedوجه وصفی حال:
chippingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فیشاَندچیپس، خوراک ماهی و سیبزمینی سرخکرده
let the chips fall where they may
هر چه باداباد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chips» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chips